مسافر
با من مسافريست، هم روزگار من تب کرده بی رمق، افسرده خسته تن شادی لحظه ایست از هم پيالگی از حس همدلی از روی سادگی ! دلواپسی ولی همراه هر دو مهلت...
Saturday, September 26, 2009
گل آرزو
وباره تو خاطراتم اگه خند ها تو دیدم دوباره با شاخه ای گل کنار تو رسیدم خیلی آهسته و آروم هر دو دستمو گرفتی با یه دنیا مهربونی موندی از پیشم...
Saturday, September 26, 2009
صبح عید
به باز آمدنت چنان دلخوشم که طفلی به صبح عید پرستویی به ظهر بهار به باز آمدنت چنان دلخوشم که طفلی به صبح عید پرستویی به ظهر بهار و من به دیدن...
Saturday, September 26, 2009
ستاره ی گمشده
قصه ی غربت و سرگردونیامو برای پنجره ها زمزمه کردم هر نفس با شبای ابری و دلتنگ غصه هام و بی صدا زمزمه کردم دنبال یه نیمه ی گمشده بود که با هم...
Saturday, September 26, 2009
رقص ایرانی
بپر پرواز کن دیوانگی کن ! ز جمع آشنا بیگانگی کن چو دود شمع شب از شعله برخیز گلی ز گیسوان بر بادها ریز بپرداز بپرهیز گلی ز گیسوان بر بادها ریز...
Saturday, September 26, 2009
دوراهی
می خوام پیشت بمونوم ولی عادت نداری می خوام تنهات بذاروم ولی طاقت نداری نه بیداری نه خوابی نه گریونی نه خندون نمی دونی کجایی نه آبادی نه ویرون...
Saturday, September 26, 2009
ترانه کو
پنجره های بی رمق ترانه های بی صدا رختی از کهنگی سالهای دور ترانه کو؟ ترانه کو؟ حرفای عاشقانه کو؟ ترانه کو؟ ترانه کو؟ حرفای عاشقانه کو؟ ترانه...
Wednesday, September 9, 2009
پنجره
يه پنجره يه خيابون يه نگاه يه رهگذر تو خم کوچه ی خلوت يه صدای زودگذر پرده ای سفيد و گلدار که حجاب چشم خونه ست واسه گلدونای خالی چشم براه گل پونه...
Tuesday, September 8, 2009