دانسته‌ام غرور خريدار خويش را
دانسته‌ام غرور خريدار خويش را شاعر : صائب تبريزي خود همچو زلف مي‌شکنم کار خويش را دانسته‌ام غرور خريدار خويش را...
Saturday, March 26, 2011
نيستم بلبل که بر گلشن نظر باشد مرا
نيستم بلبل که بر گلشن نظر باشد مرا شاعر : صائب تبريزي باغهاي دلگشا در زير پر باشد مرا نيستم بلبل که بر گلشن نظر...
Saturday, March 26, 2011
سودا به کوه و دشت صلا مي‌دهد مرا
سودا به کوه و دشت صلا مي‌دهد مرا شاعر : صائب تبريزي هر لاله‌اي پياله جدا مي‌دهد مرا سودا به کوه و دشت صلا مي‌دهد...
Saturday, March 26, 2011
گر قابل ملال نيم، شاد کن مرا
گر قابل ملال نيم، شاد کن مرا شاعر : صائب تبريزي ويران اگر نمي‌کني آباد کن مرا گر قابل ملال نيم، شاد کن مرا از...
Saturday, March 26, 2011
ساقي از رطل گرانسنگي سبکدل کن مرا
ساقي از رطل گرانسنگي سبکدل کن مرا شاعر : صائب تبريزي حلقه‌ي بيرون اين دنياي باطل کن مرا ساقي از رطل گرانسنگي سبکدل...
Saturday, March 26, 2011
دل ز هر نقش گشته ساده مرا
دل ز هر نقش گشته ساده مرا شاعر : صائب تبريزي دو جهان از نظر فتاده مرا دل ز هر نقش گشته ساده مرا مي‌گزد همچو مار،...
Saturday, March 26, 2011
نه دل ز عالم پر وحشت آرميده مرا
نه دل ز عالم پر وحشت آرميده مرا شاعر : صائب تبريزي که پيچ و تاب به زنجيرها کشيده مرا نه دل ز عالم پر وحشت آرميده...
Saturday, March 26, 2011
طاقت کجاست روي عرقناک ديده را؟
طاقت کجاست روي عرقناک ديده را؟ شاعر : صائب تبريزي آرام نيست کشتي طوفان رسيده را طاقت کجاست روي عرقناک ديده را؟ ...
Saturday, March 26, 2011
چو ديگران نه به ظاهر بود عبادت ما
چو ديگران نه به ظاهر بود عبادت ما شاعر : صائب تبريزي حضور قلب نمازست در شريعت ما چو ديگران نه به ظاهر بود عبادت...
Saturday, March 26, 2011
هر که دولت يافت، شست از لوح خاطر نام ما
هر که دولت يافت، شست از لوح خاطر نام ما شاعر : صائب تبريزي اوج دولت، طاق نسيان است در ايام ما هر که دولت يافت، شست...
Saturday, March 26, 2011
عمري است حلقه‌ي در ميخانه‌ايم ما
عمري است حلقه‌ي در ميخانه‌ايم ما شاعر : صائب تبريزي در حلقه‌ي تصرف پيمانه‌ايم ما عمري است حلقه‌ي در ميخانه‌ايم ما...
Saturday, March 26, 2011
ياد رخسار ترا در دل نهان داريم ما
ياد رخسار ترا در دل نهان داريم ما شاعر : صائب تبريزي در دل دوزخ بهشت جاودان داريم ما ياد رخسار ترا در دل نهان داريم...
Saturday, March 26, 2011
خجلت ز عشق پاک گهر مي‌بريم ما
خجلت ز عشق پاک گهر مي‌بريم ما شاعر : صائب تبريزي از آفتاب دامن تر مي‌بريم ما خجلت ز عشق پاک گهر مي‌بريم ما ديوانگي...
Saturday, March 26, 2011
خار در پيراهن فرزانه مي‌ريزيم ما
خار در پيراهن فرزانه مي‌ريزيم ما شاعر : صائب تبريزي گل به دامن بر سر ديوانه مي‌ريزيم ما خار در پيراهن فرزانه مي‌ريزيم...
Saturday, March 26, 2011
چشم مست يار شد مخمور و مدهوشيم ما
چشم مست يار شد مخمور و مدهوشيم ما شاعر : صائب تبريزي باده از جوش نشاط افتاد و در جوشيم ما چشم مست يار شد مخمور و...
Saturday, March 26, 2011
دايم ز خود سفر چو شرر مي‌کنيم ما
دايم ز خود سفر چو شرر مي‌کنيم ما شاعر : صائب تبريزي نقد حيات صرف سفر مي‌کنيم ما دايم ز خود سفر چو شرر مي‌کنيم ما...
Saturday, March 26, 2011
اي دفتر حسن ترا، فهرست خط و خالها
اي دفتر حسن ترا، فهرست خط و خالها شاعر : صائب تبريزي تفصيلها پنهان شده، در پرده‌ي اجمالها اي دفتر حسن ترا، فهرست...
Saturday, March 26, 2011
هوا چکيده‌ي نورست در شب مهتاب
هوا چکيده‌ي نورست در شب مهتاب شاعر : صائب تبريزي ستاره خنده‌ي حورست در شب مهتاب هوا چکيده‌ي نورست در شب مهتاب ...
Saturday, March 26, 2011
درون خانه خزان و بهار يکرنگ است
درون خانه خزان و بهار يکرنگ است شاعر : صائب تبريزي ز خويش خيمه برون زن، بهار را درياب درون خانه خزان و بهار يکرنگ...
Saturday, March 26, 2011
درون گنبد گردون فتنه بار مخسب
درون گنبد گردون فتنه بار مخسب شاعر : صائب تبريزي به زير سايه‌ي پل موسم بهار مخسب درون گنبد گردون فتنه بار مخسب ...
Saturday, March 26, 2011