رُمان تاریخی در دوران پس از مشروطه
مشروطیت که به دست آمد، ‌انتقاد تند از نهادهای موجود کاهش یافت: منتقدان پیشین آن‌گاه خود کمابیش مسئول اداره‌ی مملکت شده بودند. شعر و روزنامه‌نگاری...
Monday, November 21, 2016
وضعیت زبان فارسی در آستانه‌ی انقلاب مشروطیت
در آستانه‌ی انقلاب مشروطیت دو کتاب به فارسی منتشر شدند که بر رویدادهای آتی، بیداری مردم و تجدید حیات ادبی تأثیر فراوان گذاشتند. یکی سیاحت‌نامه‌ی...
Monday, November 21, 2016
سرگذشت زبان فارسی در انقلاب مشروطیت
شاید در هیچ کشوری به اندازه‌ی ایران تطور ادبیات در قرن حاضر با نوسان‌های اجتماعی و سیاسی پیوند نزدیک نداشته است. این همبستگی بیان سیاسی و ادبی،...
Monday, November 21, 2016
تجدید حیات نثرنویسی فارسی
نثر فارسی، از زمان مغول به تدریج رو به انحطاط رفت. ولی در اوایل قرن نوزدهم (ربع نخست قرن سیزده هجری)، در نتیجه‌ی نفوذ عواملی که در بالا گفته...
Monday, November 21, 2016
قاجار و اصلاحات در زبان فارسی
با پادشاهی خاندان قاجار عصر جدیدی در ایران شروع شد. پس از درگذشت کریم خان زند در 1193 ه‍.ق، پانزده سال درگیری و برادرکشی قدرتی را تضعیف کرد که...
Monday, November 21, 2016
پیش‌زمینه‌ی تاریخی زبانِ نوشتاری و گفتاریِ فارسی
زبان فارسی، به شکل نوشتاری نه گفتاری کنونی آن، حدود دو قرن پس از ظهور اسلام و غلبه‌ی اعراب بر ایران در نیمه‌ی نخست قرن هفتم میلادی (حدود 20 قبل...
Monday, November 21, 2016
رشید خرك
در زمان‌های قدیم یك بابایی بود به اسم رشید كه به‌اش می‌گفتند رشیدخرك. این بابا مادرش را روز و شب می‌چزاند و اذیتش می‌كرد. روزی آمد پیش مادرش...
Saturday, November 19, 2016
آقا حسنك
در زمان‌های قدیم بیوه زنی بود كه چند تا بچه داشت. اسم بزرگه آقا حسنك بود. زنه كه نان آوری نداشت، روزی پسره را برد به دكان بزازی تا شاگرد اوستا...
Saturday, November 19, 2016
آسوكه‌ی مرد تاجر
یكی بود، یكی نبود. در زمان‌های قدیم تاجری بود كه سه تا پسر و یك دختر داشت. روزی این بابا با زن و پسرهاش بار سفر را بست و رفت به حج و دخترش را...
Saturday, November 19, 2016
پیه سوز طلا
یكی بود، یكی نبود. در زمان‌های قدیم پسر جوانی بود و هفت تا دخترعمو داشت. یكی از یكی خوشگل‌تر. هرچه مردم می‌گفتند كه یكی از دخترعموهات را بگیر،...
Saturday, November 19, 2016
پسر و گرگ
در زمان‌های قدیم زنی بود و پسری داشت و چند تا گوسفند. پسرش روزها گوسفندها را می‌برد بیابان می‌چراند. یك روز گرگی آمد و به پسره گفت: «ای پسر!...
Saturday, November 19, 2016
سه برادر
یكی بود،‌یكی نبود. پادشاهی بود و سه پسر داشت. دو تا كور كور بودند و آن یكی چشم نداشت. پسری كه چشم نداشت، روزی خواست كه به شكار برود. رفت به اسلحه...
Friday, November 18, 2016
كچل و شیطان
یكی بود، یكی نبود. كچلی بود كه برای مردم گاو می‌چراند و همه از كارش خیلی راضی بودند. روزی كه گاودارها دور هم جمع شده بودند و از این در و آن در...
Friday, November 18, 2016
حضرت سلیمان و جغد کوچولو
روزی بود، روزگاری بود. حضرت سلیمان که فرمانروای تمام جانوران بود، با زنی ازدواج کرد. روزی این زن به حضرت سلیمان گفت: «یک قالیچه‌ی قشنگ و یک رختخواب...
Friday, November 18, 2016
مردی كه به آن دنیا رفت و برگشت
در زمان‌های قدیم، مردی تو دهی زندگی می‌كرد و كارش سلمانی بود. ثروت این مرد از حد و حساب گذشته بود و تو این دنیا هیچ غم و غصه‌ای نداشت، جز این...
Thursday, November 17, 2016
جن و شاطر
در زمان‌های خیلی قدیم، مرد شاطری زندگی می‌كرد و این بابا مقداری گندم داشت. یك روز صبح از خانه بیرون رفت و زمینش را شخم زد. غروب كه به خانه برگشت،...
Thursday, November 17, 2016
سگ پاكوتاه
روزی بود، روزگاری بود. سه تا خواهر بودند كه تمام مال و منالشان یك نردبان بود و یك آسیاب دستی و یك سگ پا كوتاه. نردبان را خواهر بزرگه برداشت و...
Thursday, November 17, 2016
تنبل
روزی بود، روزگاری بود. یه بابای تنبلی بود كه پسر لاغر و ضعیفی داشت به اسم لطیف. زن تنبل كه از دست شوهرش عاجز شده بود، روزی به زن همسایه گفت:‌...
Thursday, November 17, 2016
رد پای ادیپ در بوف کور
بوف کور صادق هدایت از عقده‌ی ادیپی بی‌نصیب نمانده است. آقای محمدعلی همایون کاتوزیان در نقد چنین نظری می‌نویسد: «ادعای اینکه هدایت یا گوینده‌ها...
Thursday, November 17, 2016
پرنده‌ی آبی
یكی بود، یكی نبود. در زمان‌های قدیم پادشاهی بود كه هرچه زن می‌گرفت، بچه‌دار نمی‌شد. روزی درویشی به قصر این پادشاه آمد و سیبی به او داد و گفت:...
Wednesday, November 16, 2016