گلبانگ هايي از همرزمان سردار بدر- 1

نامه آمد كه آقا مهدی گفته سریع بروم اهواز كارم دارد . مقرمان در اهواز در پادگان نیروی هوایی بود . رفتم پیش آقا مهدی . گفت « ایران زاد و حسینی...

Saturday, March 7, 2009

سردارشهید مهدی باکری در یک نگاه

1352: ورود به دانشگاه تبریز در رشته مهندسی مکانیک و آغاز فعالیت ها و مبارزات سیاسی 1356: فارغ التحصیل رشته مکانیک از دانشگاه آذر آبادگان تبریز 357...

Saturday, March 7, 2009

زندگینامه سردار بدر شهید مهدی باکری

به سال 1333 ه.ش در شهرستان میاندوآب در یك خانواده مذهبی و با ایمان متولد شد. در دوران كودكی، مادرش را – كه بانویی باایمان بود – از دست داد. تحصیلات...

Saturday, March 7, 2009

شهید مهدی باکری از زبان همسرش

صفیه مدّرس هستم ، همسر شهید مهدی باكری . پدرم در بازار قدیمی ارومیه ، مغازه خشكبار فروشی داشت . روحیه مذهبی او و شرایط ناهنجار اجتماعی قبل از...

Saturday, March 7, 2009

داستان عروج شهید مهدی باکری

لشگر عاشورا درهر عملیاتی كه شجاعانه وارد میدان می شد ، سخت ترین محورهای عملیات را برای نبرد انتخاب می كرد ؛ تاآخرین نفس می جنگید وبرای همین هم...

Saturday, March 7, 2009

شهید مهدی باکری از نگاه دیگران - 2

مأمور خبرچین كلاس ما یكی از مذهبی‌ها و نماز‌خوان‌هایی بود كه هرگز در ذهن‌مان خطور نمی‌كرد بعد از انقلاب بفهمیم او خبرهای دانشگاه و ما را به ساواك...

Saturday, March 7, 2009

سخنرانی های سردار بدر- 2

برادر عاشق شهادت نوشته است كه خدایا نمی خواهم جنازه ام پیدا شود كه حتی یك وجب از این خاك را اشغال كند . تا آن اندازه این برادر اتصال پیدا كرده...

Saturday, March 7, 2009

شهید مهدی باکری از نگاه دیگران - 1

آشنايي ما با آقا مهدي در اواخر عمليات طريق‌القدس و قبل از عمليات فتح‌المبين و تشكيل تيپ نجف اشرف، توسط شهيد حسن باقري صورت گرفت. يك روز بعد از...

Saturday, March 7, 2009

سخنرانی های سردار بدر- 1

باید كار كنیم و مشغول كاری باشیم دور از شأن این منطقه. هم خودمان و هم برادرانمان توجه به نماز اول وقت كنیم طوری كه در وقت نماز كسی را در بیرون...

Saturday, March 7, 2009

دانشجوی شهید سید حسین علم الهدی

سید و یاران شهیدش در 15-16 دی ماه سال 1359 در نهایت غربت و مظلومیت برگی دیگر از حماسه خونین کربلا را در هویزه با خون خود رقم زدند. سید حسین و...

Saturday, March 7, 2009

شهيد زين الدين در يک نگاه

اول در سال 1338 هستي آسمانيش در خاک تجلي يافت،در دوران نوجواني اوقات فراغتش را در کتاب فروشي پدر مي گذراند، پس از پايان تحصيلات متوسطه رتبه چهارم...

Saturday, March 7, 2009

شهید در لابلای یادمان ها

قمستی از متن کتاب : و درشهرکه خالی ازعشاق بود، مردی آمد که شهررا دیوانه کرد . زمین را دیوانه کرد . زمان را دیوانه کرد . او که آمد از هرطرف عاشقی...

Monday, March 2, 2009

قسمتی از سخنرانی حاج همت بعد از عملیات والفجر 4

خیلی از عزیزان را نیز در این عملیات از دست دادیم. خیلی از بچه های گمنام، شریف و به قول فرمانده دلاور تیپ عمارِ لشکرِ ما، شهید اکبر حاجی پور،...

Monday, March 2, 2009

سخنرانی شهید همت قبل از شروع عملیات والفجر

صحبت را با نام خدا شروع می کنیم؛ با درود بر خمینی عزیز، این زاده پرهیزگار و متقی و رنج کشیده سالیان دراز، ولی فقیه و آقا و سرور؛ و با سلام بر...

Monday, March 2, 2009

شهید همت به روایت همسرش - 5

آن روزها، توی اسلام آباد، هرچی بش نزدیک می شدیم قدر ابراهیم را بیشتر می دانستم. هرگز یادم نمی رود آن شبی را که مهمان داشتم. سرم گرم آشپزی بود...

Monday, March 2, 2009

شهید همت به روایت همسرش - 1

می خواستیم پاوه نمایشگاه بزنیم. من بودم و ابراهیم و خواهر ناصر کاظمی و راننده. هنوز نه از خواستگاری نه از ازدواج خبری نبود. از کنار مزارعی گذشتیم...

Monday, March 2, 2009

شهید همت به روایت همسرش - 2

صدای ابراهیم را که می شنیدم می ترسیدم. خودش هم بعدها گفت همین حس را داشته. وقتی مرا می دیده یا صدام را می شنیده. حس من فقط این نبود. من ازش بدم...

Monday, March 2, 2009

شهید همت به روایت همسرش - 3

به مادرش گفته بود می خواهد برود کردستان و مادرش فکر کرده بود می خواهد برود شهرکرد و گفته بود ،باشد. به خصوص وقتی شنیده بود من هم همراهش میروم...

Monday, March 2, 2009

شهید همت به روایت همسرش - 4

نگاهم کرد گفت من هم نمی خواهم تو بروی. ولی این عملیات با عملیات های دیگر فرق می کند. اهمیتش را برام گفت. حتی محورها را برام شرح داد. گفت این...

Monday, March 2, 2009

چند خاطره از زبان شهید همت :

در عمليات والفجر سه، به قرارگاه نجف رفتيم. حدود يک ربع بود نشسته بوديم که ديديم تلفن زنگ زد. يکي از برادران گوشي را برداشت و گفت از دفتر امام...

Monday, March 2, 2009