ای گوش زمان‌ها و مکان‌ها به کلامت
ای گوش زمان‌ها و مکان‌ها به کلامت افلاکی و خاکی شده پژواک پیامت هم روح نبوت تو و هم جان امامت یعنی که خداحافظی ات عین سلامت
Tuesday, June 28, 2016
اولین بار
اولین بار که رنگ عددی پیدا شد جلوه بسیار شد و خوب و بدی پیدا شد چشم وا کردی و پلک ازلیت گم شد چشم را بستی و خواب ابدی پیدا شد با تو هم لیس کمثله...
Tuesday, June 28, 2016
امام ابرها
ای نهایت تواضع تمام ابرها ای خیال با شکوه! ای امام ابرها ! کوه پیش پای سر به سجده می‌برد می‌چکد نگاه تو از کلام ابرها خواب دیده‌ام تو را بارها...
Tuesday, June 28, 2016
افسانه شنیدیم
امشب صنما باز که افسانه شنیدیم وصف لب تو از لب پیمانه شنیدیم پیمانه چو با یاد نگاه تو گرفتیم از هر رگ دل نغمه مستانه شنیدیم
Tuesday, June 28, 2016
اصلاً نمی‌آید گدا بودن به ماها
هر چند که ما را نوشتند از گداها اصلاً نمی‌آید گدا بودن به ماها ما روسیاهان ارزش خاصی نداریم ماها کجا و نوکری دلرباها؟! ما هرچه قدر اصرار کردیم...
Tuesday, June 28, 2016
هواى جنّت
ز سيل اشک ديده، خاک را گل مى‌كنم امشب نباشد محرمم كس، راز با دل مى‌كنم امشب نظر بر آسمان مى‌افكنم گه بر مه و انجم گه از منزل برون، گه رو به منزل...
Wednesday, June 22, 2016
وا مکن زخم سرم را
طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را طبیبا کار از درمان گذشته که آتش آب کرده پیکرم را طبیبا نسخه ننویسی که باید
Wednesday, June 22, 2016
نگاه عبّاس
شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود
Wednesday, June 22, 2016
نخل بارور
روا باشد كه گردد آسمان زير و زبر امشب كه شد فرق على شير خدا شقّ القمر امشب ز خون فرق حيدر دامن محراب گلگون شد به خاك افتاد از بيداد، نخلى بارور...
Wednesday, June 22, 2016
نخل از غم بارور بود
وجودم نخل از غم بارور بود تمام حاصلم خون جگر بود ز هر شاخه هزاران میوه دادم همانا پاسخم نیش تبر بود
Wednesday, June 22, 2016
ناله کن ای دل به عزای علی
ناله کن ای دل به عزای علی گریه کن ای دیده برای علی کعبه ز کف داده چو مولود خویش گشته سیه پوش عزای علی
Wednesday, June 22, 2016
محراب خون
در دل محراب خون جای من است نغمه تکبیر آوای من است روزه‌ام را در سحر قاتل گشود زان به خون آغشته لب‌های من است
Wednesday, June 22, 2016
محاق خون
به محراب شفق، منشق سر مهتاب مى‌بينم الهى هاله‌اى از غم، در اين محراب مى‌بينم على و مسجد و عدل و شجاعت جملگى در خون تمام انبيا را اين چنين بى...
Wednesday, June 22, 2016
نخلستان خاموش
زمين و آسمان امشب غم و دردى دگر دارد به پشت تيره ابرى، ماه چشمى پرگهر دارد نواى مرغكان نغمه خوان در سينه بشكسته به هر سو بنگرى مرغى سر از...
Wednesday, June 22, 2016
معراج از محراب
مسجد كوفه ببين عزم سفر كرد على با دلى خون ز تو هم قطع نظر كرد على مسجد كوفه مگر مسجدالاقصايى تو كه ز محراب تو تا عرش سفر كرد على رفت آن شب كه...
Wednesday, June 22, 2016
قائمه عرش
شمشير خصم تارك حيدر شكسته است محراب، همچو لاله در خون نشسته است فلك نجات و قائمه عرش كردگار از موج خيز حادثه بى تاب و خسته است آزادمرد صف شكن...
Wednesday, June 22, 2016
شهيد محراب
فضاى كوفه غمبار است امشب غم از هرسو پديدار است امشب سحاب غم گرفته روى مه را زمين و آسمان تار است امشب همه ذرّات عالم بى‌قرارند
Wednesday, June 22, 2016
شرح ماتم
دلى دارم پر از خون از جفاى روزگار امشب كه روزم تيره گرديده است از شام تار امشب هزاران زخم در دل دارم از يك زخم اى مردم چه گويم من ز زهر و جور...
Wednesday, June 22, 2016
شب قدر على عليه السلام
پيشانى عدل و عدالت را شكستند آن دسته‌اى كه با على پيمان ببستند معصوم را ديدى كه مظلومانه كشتند در سجده گاهى ناجوانمردانه كشتند يا رب چه صبحى...
Wednesday, June 22, 2016
سر به گریبان تواند
نه فقط مسجدیان سر به گریبان تواند نخل و چاه و شب و صحرا همه گریان تواند دامنت با چه گنه سرخ شد از خون سرت ای که خلق دو جهان بسته به دامان تواند...
Wednesday, June 22, 2016