كوه‌ها و منافع آن‌ها
خورده سوگند خداوند به كوه‏ زانكه در كوه بود فرّ و شكوه‏ كوه معراج خردمندانست‏
Saturday, March 18, 2017
كريما ...
كريما به رزق تو پرورده ايم به انعام و لطف تو خو كرده ايم گدا چون كرم بيند و لطف و ناز
Saturday, March 18, 2017
كار آتش
كار آتش به صبح معركه بگداختن است نَفس سركش هدفش كار خرد ساختن است علّت غفلت انسان ز خدا، آز و هواست
Saturday, March 18, 2017
کيست اين پنهان مرا در جان و تن
کيست اين پنهان مرا در جان و تن کز زبان من همی گويد سخن؟ اين که گويد از لب من راز کيست بنگريد اين صاحب آواز کيست
Saturday, March 18, 2017
کوه عصیان به سر دوش
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس کرم و لطف تو چون سایه به دنبالم بود من به دنبال دل خویش دویدم افسوس
Saturday, March 18, 2017
کجاست؟(رمضان)
آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟ آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست
Saturday, March 18, 2017
قسم به عشق جدایی ز آشنا سخت است
قسم به عشق جدایی ز آشنا سخت است جدایی از سحر و محفل دعا سخت است برای دیده شب زنده دار خود گریم قسم به اشک سحر دوری از بکا سخت است
Saturday, March 18, 2017
قدر و بها
هر كه عارى از ريا گردد صفايش مى دهند چون كه گردد باصفا بر ديده جايش مى دهند اهل تقوا را به محشر امتياز ديگريست گرچه اين جا بيشتر جام بلايش...
Saturday, March 18, 2017
غرق گنه
غرق گنه نااميد مشو زدرگاه ما كه عفو كردن بود در همه دم كار ما توبه شكستى بيا هرآنچه هستى بيا اميدوارى بجوى زنام غفار ما
Saturday, March 18, 2017
عفو بی حساب
بر عفو بی حسابت این نکته ام گواه است گفتی که یأس از من بالاترین گناه است من غرق در گناهم مسکین و رو سیاهم تنها توئی پناهم لا تَقنَطفوا گواه...
Saturday, March 18, 2017
عرق شرم به رویم
جاری‌ست چو باران عرق شرم به رویم از عفو تو یا از گنه خویش بگویم؟ ترسم نگذارند به فردای قیامت یک برگ گل از باغ وصال تو ببویم
Saturday, March 18, 2017
طوباى صحيفه‏
به سر افتاده سوداى صحيفه‏ به دل برپاست غوغاى صحيفه‏ نمى‏يابيم راه رستگارى‏ مگر باشيم داناى صحيفه‏
Saturday, March 18, 2017
طواف كعبه
خوشا به نيمه شبى با خدا صفا كردن زبان حال گشودن زدل دعا كردن تمام لذّت عالم نمى رسد قدرش به يك دقيقه مناجات، با خدا كردن
Saturday, March 18, 2017
شيعه
ساقي امشب باده از بالا بريز باده از خم خانه مولا بريز باده اي بي رنگ و آتشگون بده زانكه دوشم داده اي افزون بده
Saturday, March 18, 2017
شمیم اهل نظر
شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند کجاست دیده ی روشندلان باطن بین نگاه نیک نظر را به هر کسی ندهند
Saturday, March 18, 2017
شرمنده‌ام
در درگهت، يكى زغلامانم نام تو، زينت لب و دندانم تو برتر از هرآنچه به وصف آيد من كمتر از هرآنچه كه مى دانم
Saturday, March 18, 2017
شرمساريم
خداوندى چنين بخشنده داريم كه با چندين گنه اميدواريم كه بگشايد درى كايزد ببندد بيا با هم در اين درگه بناليم خدايا! گر بخوانى ور برانى
Saturday, March 18, 2017
شرمسار
الهى! اى دواى درد جانم بشوى اين ظلمت و زنگ از روانم ترحّم كن ندارم توشه راه مگر لاتقنطوا من رحمة الله
Saturday, March 18, 2017
شب فيض
خيز، اى بنده محروم و گنهكار بيا يك شب اى خفته غفلت زده بيدار بيا بس شب و روز كه در زير لَحَد خواهى خفت دَم غنيمت بشمار امشب و بيدار بيا
Saturday, March 18, 2017
سحری در راه است
باز هم نیمه شب است و سحری در راه است باز هم محفل انس دگری در راه است در بهاری که پر از لاله قرآن و دعاست نخل خشکیده دل را ثمری در راه است
Saturday, March 18, 2017