با نماز عشق در محراب خون
مرد باید بود در میدان عشق سر ز پا نشناخت با فرمان عشق مردها در عرصه‌‏ها رقصیده‌‏اند! سر نهاده در خم چوگان عشق
Monday, March 27, 2017
یادگار
دهه‌ی اول محرم بود یک نفر باز هم به در می‌زد باز هم طبق عادتی مالوف دل به شوق حسین پر می‌زد
Thursday, December 29, 2016
یاران مذاب
...و رد پای اسب از سینه‌ی تفتیده‌‎ی تاریخ رد می‌شد نگاه کاروان هم، از مسیر چشم‌های میخ رد می‌شد و گاهی گریه‌ای می‌‎شد قناری، درهوای بهت صحرایی و...
Thursday, December 29, 2016
یال بلند اسب
می‌آید از نهایت تنهایی، یال بلند اسب، رها در باد این سرخ یال اسب پریشان است، یا لحظه‌های خون و خدا در باد می‌آید و هراس من از این است، کاین قامت...
Thursday, December 29, 2016
یک نیستان غریبی
ستم بود و آتش، ستم بود و خنجر ستم بود و قنداقه‌ی سرخ اصغر ستم بود و غربت، ستم بود و ناله ستم بود و فردای دلگیر خواهر
Thursday, December 29, 2016
یاحسین
دنیا در خون نشست تا دید او را از بس که شکستند دل بانو را هفتاد و دوبار عشق زانو زد و بعد با خون خدا نوشته شد عاشورا
Thursday, December 29, 2016
هلال زینب
چه نیکو می‌درخشی ای هلالم هلال لاله روی با کمالم چرا کردی غروب از پیش چشمم مه عرش آشیان ذوالجلالم
Thursday, December 29, 2016
هنوز مردانی هستند
آمده‌ام که شعر بگویم اجازه بده کلماتم در غربتت بمیرند اجازه بده کلماتم قیام کنند به حرمت نامت
Thursday, December 29, 2016
هفتمین فصل غزل
هفت وادی، زیر گام عشق بر پایان رسید هشتمین نوبت به دست قلّه پیمایان رسید هشت نوبت، دور گردون فصل سرخ آغاز کرد آسمان، آغوش، بر اهل شهادت باز کرد
Thursday, December 29, 2016
هفتاد و دو...
هفتاد و دو حرف، جمله‌ای ساخته‌اند هفتاد و دو را، به عشق پرداخته‌اند هفتاد و دو دست، رایت قرآن را بر قله‌ی روزگار افراخته‌اند
Thursday, December 29, 2016
هفتاد دو خط اشک
ای شده تاریخ عزادار تو وسعت جغرافی ایثار تو من نه فقط مرثیه ساز توام شاعر « هفتاد و دو» راز توام
Thursday, December 29, 2016
هفت خوان آسمان
سحر به خواب دیده بودم از میان آسمان به خاک می‌کشاندنم فرشتگان آسمان غروب‌تر ز دوردست آن طرف‌تر از افق به گوش می‌رسید زنگ کاروان آسمان
Thursday, December 29, 2016
هزار دانۀ تسبيح دوستت دارم
درست در سحر تازه‌ات پیاده شدم کنار رنج بی‌اندازه‌ات پیاده شدم چه آسمان قشنگی و دوستت دارم منم و سینه‌ی تنگی و دوستت دارم
Thursday, December 29, 2016
هرگز
هر غروب نامت که می‌وزد به دریا می‌اندیشم و هیچ قایق شکسته‌ای در ساحل تداعی نمی‌شود،
Thursday, December 29, 2016
های های گریه
هوای های های گریه دارم به دل چو نی نوای گریه دارم کنار چاهم، دور از تو هر شب پریشانم هوای گریه دارم
Thursday, December 29, 2016
و عاشورا...
تقویم روی ثانیه‌های شوم، می‌چرخد و هوای خطر دارد یک کاروان پر از رُزو آویشن، این روزها خیال سفر دارد تقویم از هزاره‌ی درد و داغ، تقویم از کتیبه...
Thursday, December 29, 2016
ورق پاره‌های قرآن
به شکل گیسوی زینب دلی پریشان داشت نشسته بود و سری در خم گریبان داشت بلند مثل سپیدار ناگهان رویید در آن دیار،که رگبار تیغ و طوفان داشت
Thursday, December 29, 2016
نی در نوا
گیسو بریده آب، سرت را گریسته شعله به شعله، چشم ترت را گریسته نی در نوای خشک گلو ایستاده است حلقوم سرخ شعله‌ورت را گریسته
Thursday, December 29, 2016
نی نامه
خورشید، واژه واژه عطش، بغض پاره را تکرار می‌کنم کلماتی دوباره را تکرار می‌کنم که درین دور عاشقی نوبت رسیده باز، غمی بی‌کناره را
Thursday, December 29, 2016
نماز ره عشق
شعری به نام (نماز ره عشق) و شعر دیگری به نام (باز به نام خدا،) از سید شهاب‌الدین موسوی شاعر گرانقدر را در این مطلب راسخون اشاره خواهیم کرد.
Thursday, December 29, 2016