مسیر جاری :
        
    
                
                گفتگوی آب
                
        
        
             دیگر مکن به هیچ کجا گفتگوی آب چون میرود به پیش همه ، آبروی آب از هر کجا که میگذرد ، ناله میکند از چشمه ، آب ، چونکه روان شد به جوی آب
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                لاجرم آن شاهد صبح ازل
                
        
        
             لاجرم آن شاهد صبح ازل پادشاه دلبران عزوجل چون جمال بی مثال خود نمود ناظران را عقل و دل از کف ربود پس شراب عشقشان در جام (پیمانه) ریخت
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                قتیل کربلا
                
        
        
             قتیل کربلا را دوست دارم ذبیح بالقفا را دوست دارم من از زوار دشت کربلایم عزیز مصطفی را دوست دارم قسم بر آب آب کودکانش
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                عزم شهادت
                
        
        
             كشته دین گفت خواهم با خدا سودا كنم میروم در كربلا تا نـهضتی برپا كنم من حسینم نوگل بستان زهرای بتول حكم یزدان را میان مسلمین اجرا كنم میروم تا...
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                شد وصل با آتش
                
        
        
             زمین و آسمان کربلا شد وصل با آتش میان خیمهها پیچید بی شرمانه تا آتش به همراه عطش راه تو را از چار سو بستند تمام سنگها سر نیزهها و زخم با آتش
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                ظهر عطش
                
        
        
             مانده بودم ، غیرت حیدر به فریادم رسید در وداعی تلخ، پیغمبر به فریادم رسید طاقتم را خواهش اکبر ، در آن ظهر عطش برده بود از دست، انگشتر به فریادم...
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                روز عاشورا گذشت
                
        
        
             شب رسید و روز عاشورا گذشت سوختند آن خیمه و خرگاه را در دل شب زینب بی خانمان ترک کرد آن سوخته خرگاه را
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                ذوالجناح
                
        
        
             خونی که روی یال تو پیداست ذوالجناح خون همیشه جاری مولاست ذوالجناح یک قطره آفتاب به وی تنت نشست بوی خدا ز یال تو برخاست ذوالجناح
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                خونی چکید
                
        
        
             خونی چکید و حنجره ی خاک جان گرفت بغضی شکست و دامن هفت آسمان گرفت آبی که دستبوس عطش بود شعله زد آتش، سراغ خیمه ی رنگین کمان گرفت 
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                بیگانه میسوزد
                
        
        
             نه تنها خیمه گاهم ز آتش بیگانه میسوزد که بنیاد وجودم، از غم جانانه میسوزد
در خونین ز چشمانم، به دامن، چون نیفشانم؟ که پیش دیدگانم، کودکی در...
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                تو مرا خون،  من ترایم خونبها
                
        
        
             چون خودی را در رهم کردی رها تو  مرا خون،  من ترایم خونبها هرچه بودت، دادهای اندر رهم در رهت من هر چه دارم میدهم شاه گفت ای محرم اسرار ما
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                بمان
                
        
        
             بمان که روشنی دیده ترم باشی شبیه آینه ای در برابرم باشی هوای خیمه من بی نگاه تو سرد است بمان که مایه دلگرمی حرم باشی چه شد که از ته گودال سر...
                 Tuesday, October 20, 2015
            
                
                بر حربگاه، چون ره آن كاروان فتاد
                
        
        
             شور نشور واهمه را در گمان فتاد هم بانگ نوحه، غلغله در شش جهت، فكند هم گریه، در ملائک هفت آسمان فتاد هرجا كه بود آهوئى، از دشت پا كشید
                 Monday, October 19, 2015
            
                
                بتاب ای مه
                
        
        
             بتاب ای مه که زینب دل غمین است پریشان دل ز مرگ شاه دین است بتاب ای مه رقیه دل کباب است ز مرگ باب خود در پیچ و تاب است بتاب ای مه تو بر گلهای...
                 Monday, October 19, 2015
            
                
                آشوب
                
        
         کربلا تیره گشت و پر آشوب کرد عمر حسین چونکه غروب گرد غم شد بر آسمان ز زمین آسمان خون گریست زین آشوب شد گلآلود و سرخ، آب فرات
                 Monday, October 19, 2015
            گروه بندی
برگزیده ها
Latest مقالات
            سید محمد احصایی خوشنویس و نقاش معاصر
        
    
    
        
            میرزا محمدعلی ارتقایی مشهور به ادیب العلما
        
    
    
        
            عباس اخوین هنرمند و خوشنویس صاحب نام معاصر
        
    
    
        
            سیزده آبان؛ آیینه هویت و بیداری تمدنی در نبرد تاریخی استکبار و ایمان
        
    
    
        
            آموزش مقابله با دود، آتش سوزی و گازهای سمی
        
    
    
        
            آیا در روایات، مردان از محبت کردن به زنان منع شدهاند؟
        
    
    
        
            چگونه خانه خود را در برابر نفوذ و سرقت ایمن کنیم؟
        
    
    
        
            سودان؛ از جغرافیای طلایی تا جهنم بحرانسازی استعماری
        
    
    
        
            معجزه افکار پاک: چگونه با حسن نیت و حسن ظن زندگی بهتری بسازیم؟
        
    
    
        
            عاشورا؛ از انحراف قدرت تا احیای وجدان امت
        
    
    Most Visited In Week
           گناهان حضرت یوسف در قرآن
        
    
    
        
           چهار زن برگزیده عالم
        
    
    
        
           مزار حضرت یعقوب (علیه السلام)
        
    
    
        
           چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
        
    
    
        
           متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
        
    
    
        
           نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
        
    
    
        
           نحوه خواندن نماز والدین
        
    
    
        
           اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
        
    
    
        
           دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
        
    
    
        
           طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن