
اسوه ی مهربانی
* گفتگو با آيت محمد علي گرامي قمي
درمورد اهميت حوزه آيت الله بروجردي درغرب کشوروتبليغات ديني شهيد اشرفي اصفهاني دراين منطقه کم ترشنيده ايم، براي ما دراين خصوص بيش تر صحبت کنيد.
اصلاًدرآن خطه،همان طور که فرق مختلف نژادي آنجا هستند،ديگر فرق ديني هم حضوردارند.بالاترازکرمانشاه، مي دانيد مسأله کردهاست که بيش تر آن ها اهل تسنن هستند.درسنندج وپائين تر وبالاتر تابرسد به سرپل ذهاب که آن جا خيلي ها اهل حق هستند ودقيقاً هم نمي دانيم چه آييني دارند.درخصوص اين ها هميشه سؤالاتي ازماکرده اند ،زماني يکي از رهبران شان نامه اي به ما فرستاده ودرآن عقايد خودش را عرضه داشته بود.که من هم درجواب نوشتم اگرعقايدشما اين است شما شيعه هستيد،منتها اعمال تان اشکال دارد،ولي بعضي ها به من گفتند اين ها همه عقايدشان رادراين نامه اظهارنکرده اند علي اي حال، آن جا فرقه هايي بود وحوزه،اساسي ترين عامل است براي اصلاح وهدايت آن ها.يک نکته را عرض کنم که بهترين پايگاه براي مقابله با عقايد مختلف،وجود حوزه علميه است.اولاً طلبه اي که وارد حوزه مي شود، امکان انحرافش يک درهزاراست،درحالي که درجريانات ديگرفرقه اي ،امکان انحراف بسيار زياد است.
زماني که به کرمانشاه رفتم، مدت يک ماه درمنزل مهمان آقاي اشرفي بودم. ازويژگي هاي کرمانشاه اين بود که مسجد آن جا خيلي شلوغ بود.يک روز آمدم به مسجد ورفتم درصف هاي آخر نشستم، هنوز کسي مرا نمي شناخت،يک جواني که دانشجوبود وپهلويم نمازمي خواند، روکردبه من وگفت:"آقا،من شنيده ام که آقاي گرامي قراراست اين جا صحبت کنند،درست است؟"گفتم بله،من هم شنيده ام قراراست ايشان صحبت کنند.بعد از نماز نمي دانم چطور شد که روکرد به من وگفت:"عذر مي خواهم فکر کنم آقاي گرامي خود شما هستيد."
آن منزل،بعدهااز طرف حضرت امام به شهيد اشرفي اصفهاني هبه شد،ولي مثل اين که ايشان قبول نکردند.
يک آقاي بود که گاهي مي آمد وکارهاي ايشان راانجام مي دادويادم هست که شهيد، روزي کليد خانه را گم کرده بودندوبه خانم شان مي گفتند اين بنده خداهم که ازدنيا رفت،حالا چه کسي کارهاي ماراانجام مي دهد؟بسيار متواضع بود، نسبت به همه احترام مي کرد ولذا اين گونه بود که ايشان موفق بودند.کردها يک خاصيتي دارند اول اين که خيلي عاطفي هستند ودوم به خاطر همين عاطفه اي که دارند،سريع تربه گروه هاي فاسد جذب مي شوند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 44
درآمد
ازاولين برخوردهايي که با شهيد اشرفي اصفهاني داشتيد براي ما صحبت کنيد.
درمورد اهميت حوزه آيت الله بروجردي درغرب کشوروتبليغات ديني شهيد اشرفي اصفهاني دراين منطقه کم ترشنيده ايم، براي ما دراين خصوص بيش تر صحبت کنيد.
اصلاًدرآن خطه،همان طور که فرق مختلف نژادي آنجا هستند،ديگر فرق ديني هم حضوردارند.بالاترازکرمانشاه، مي دانيد مسأله کردهاست که بيش تر آن ها اهل تسنن هستند.درسنندج وپائين تر وبالاتر تابرسد به سرپل ذهاب که آن جا خيلي ها اهل حق هستند ودقيقاً هم نمي دانيم چه آييني دارند.درخصوص اين ها هميشه سؤالاتي ازماکرده اند ،زماني يکي از رهبران شان نامه اي به ما فرستاده ودرآن عقايد خودش را عرضه داشته بود.که من هم درجواب نوشتم اگرعقايدشما اين است شما شيعه هستيد،منتها اعمال تان اشکال دارد،ولي بعضي ها به من گفتند اين ها همه عقايدشان رادراين نامه اظهارنکرده اند علي اي حال، آن جا فرقه هايي بود وحوزه،اساسي ترين عامل است براي اصلاح وهدايت آن ها.يک نکته را عرض کنم که بهترين پايگاه براي مقابله با عقايد مختلف،وجود حوزه علميه است.اولاً طلبه اي که وارد حوزه مي شود، امکان انحرافش يک درهزاراست،درحالي که درجريانات ديگرفرقه اي ،امکان انحراف بسيار زياد است.
خوشبختانه سازمان حوزه هاي علميه، طوري طراحي شده است که ازانحراف جلوگيري مي کند.
درخصوص تثبيت حوزه علميه کرمانشاه و نشرعلوم ديني درمنطقه غرب چه مسائلي رابه ياد مي آورد؟
زماني که به کرمانشاه رفتم، مدت يک ماه درمنزل مهمان آقاي اشرفي بودم. ازويژگي هاي کرمانشاه اين بود که مسجد آن جا خيلي شلوغ بود.يک روز آمدم به مسجد ورفتم درصف هاي آخر نشستم، هنوز کسي مرا نمي شناخت،يک جواني که دانشجوبود وپهلويم نمازمي خواند، روکردبه من وگفت:"آقا،من شنيده ام که آقاي گرامي قراراست اين جا صحبت کنند،درست است؟"گفتم بله،من هم شنيده ام قراراست ايشان صحبت کنند.بعد از نماز نمي دانم چطور شد که روکرد به من وگفت:"عذر مي خواهم فکر کنم آقاي گرامي خود شما هستيد."
شمادرجريان بوديد که شهيد اشرفي اصفهاني خودشان شخصي فاضل وعال بودند،چطور شد که با توجه به اين که ايشان حرف شان درمردم تأثير گذاربود،ازشما که درآن زمان جوان بوديد درخواست کردند تابراي سخن راني به مسجد ايشان تشريف ببريد؟
حتي از فرزندان شان هم کمک نمي خواستند؟
آن منزل،بعدهااز طرف حضرت امام به شهيد اشرفي اصفهاني هبه شد،ولي مثل اين که ايشان قبول نکردند.
يک آقاي بود که گاهي مي آمد وکارهاي ايشان راانجام مي دادويادم هست که شهيد، روزي کليد خانه را گم کرده بودندوبه خانم شان مي گفتند اين بنده خداهم که ازدنيا رفت،حالا چه کسي کارهاي ماراانجام مي دهد؟بسيار متواضع بود، نسبت به همه احترام مي کرد ولذا اين گونه بود که ايشان موفق بودند.کردها يک خاصيتي دارند اول اين که خيلي عاطفي هستند ودوم به خاطر همين عاطفه اي که دارند،سريع تربه گروه هاي فاسد جذب مي شوند.
منظورتان اين است که شهيد اشرفي هميشه با چنين دغدغه هايي درکرمانشاه روبه روبودند؟
ازنظر ظاهري ايشان چه ويژگي هايي داشت؟
بعدازاين که شما از کرمانشاه برگشتيد مجدداً چه زماني شهيد محراب را ملاقات کرديد،ارتباط شما چطورشد؟
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 44
/ج