تولد "آرتور شنيتْسْلرْ" داستاننويس برجسته اتريشي (1862م)
آرتور شنيتسْلِر، داستان نويس و نمايشنامه نويس برجسته اتريشي، در 15 می 1862م در ويِن پايتخت اتريش به دنيا آمد. آرتور از كودكي در خانهاي پرورش يافت كه محل آمد و رفت روشنفكران، هنرمندان و رجال فرهنگ و ادب بود و همين امر موجب شد كه وي در مدرسه با دوستانش انجمني ادبي داير كند. با وجود اين، او به تحصيل در رشته پزشكي پرداخت و در 23 سالگي به دريافت درجه دكتري نايل آمد. شنيتسلر سه سال دستيار يك جراح معروف بود، سپس مستقلا به كار پرداخت. وي دنباله مطالعات را گرفت و به تحقيق در انواع بيماريها، به ويژه بيماري رواني علاقه يافت. او براي مطالعه، به سفرهاي متعدد رفت و در كنگرههاي علمي شركت كرد. با اين حالْ به نوشتن داستان و كار ادبي روي آورد و منظومههاي كوتاهي سرود. شنيتسلر در ابتدا نمايشنامههاي آناتول، عشق گذرا و حلقه را نگاشت و مورد ستايش فراوان قرار گرفت. وي مدتي نيز به نگارش رمان و داستان كوتاه پرداخت و در همه آنها بهتر توانست انديشههاي شخصي و خاص خود را بيان كند. در اين ميان، آثاري همچون ستوان گوستل، گرونيموي نابينا و برادرش و پروفسور برنهاردي با استقبال زيادي مواجه گرديد. به طور كلي موضوع آثار شنيتسلر، پوچي زندگي، انحطاط جامعه اتريشي در آخر قرن نوزدهم، عشقهاي نفساني و مادي، دروغ، پيري و تنهايى است كه با لطفِ بيان و هوشياري و دقت فراوان عرضه شده است. شنيتسلر سرگرداني نسل معاصر خود را كه در گرداب بيثباتي و سرگشتگي غرق شده، به خوبي درك كرده و در آثار خود، پيش چشم خواننده گذارده است. وي نمايشنامهنويسي بااحساس و چيره دست بود و به عنوان يك پزشك بسيار حساس و البته خسته، در آثار خود، جامعه محتضر و بيمار زمان خويش را تشريح مينمود. شنيتسلر شمار زيادي نمايشنامه، رمان و داستان كوتاه نوشت و در آنها انحطاط نخستين سالهاي قرن بيستم را به تصوير كشيد. درامهاي شنيتسلر نسبتاً كمتحرك، اما از نظر گفتگوهاي زنده و درخشان ممتازند. از مهمترين نمايشنامههاي او ميتوان از ميراث، عشوهگري و چرخ و فلك نام برد. برخي معتقدند آثار شنيتسلر نشانه بيماري عصري افسرده و بيعلاقه است. آرتور شنيتسلر سرانجام در سال 1931م در 69 سالگي درگذشت.