ن
Nastaran
سیزده ساله ام بود بایه پسری اشناشدم خیلی دوسم داشت همیشه هوام و داشت و عاشق هم بودیم قصدش ازدواج بود ولی خانواده اش نزاشتن و سه ماه قبل من نامزدکرد سه ماه بعدش بزور مامانم بااین کار ازدواج کردم دوسال نامزد...
مشاور: خانم مولوی زاده
با سلام به شما دوست عزیز دوست عزیز؛ زندگی مشترک دارای فراز و نشیب های زیادی است که هر یک از ما به نوعی دشواریها و ناهمواریهایی را در زندگی خود داشته و با تحمل این دشواریها، با امید به برطرف شدن آن به زندگی خود ادامه می دهیم. در برخی افراد بیماری خود و یا خانواده و عزیزان، در برخی مشکلات اخلاقی با همسر و در برخی گرفتاریهای مالی و اقتصادی همه و همه از مسائل و مشکلاتی که در دوران زندگی خود با آنها دست و پنجه نرم نموده و با نهایت تلاش خود، می کوشیم تا این مشکلات را پشت سر گذاشته و به سرمنزل موفقیت دست یابیم. به نظر می رسد که همسر شما در مواجهه با بی علاقگی و عدم تمایل شما در ابتدای ازدواج دچار نوعی سرخوردگی گردیده و با برقراری ارتباط با دیگر خانم ها سعی در سرپوش گذاشتن بر این ناکامی دارد. از آنجایی که دوران ابتدایی ازدواج از تأثیرگذارترین دورانی است که خاطرات آن تا سالهای سال در ذهن نقش می بندد، همسر شما با یادآوری خاطراتی از بی علاقگی و عدم تمایل شما نسبت به او دچار رنج گردیده و با بروز این رفتارها سعی در جبران این ناکامی در ذهن خویش دارد. اکنون با توجه به اینکه شما و همسرتان دارای فرزندی شیرین می باشید که ضرورت حفظ زندگی مشترک علاوه بر جلوگیری از آسیب هایی که به دنبال جدایی بر شما و همسرتان عارض می گردد، فرزند دلبند شما را نیز از آسیب های بعد از طلاق و تبعات آن در امان داشته و از بروز دشواریها و مشکلات عدیده در زندگی آینده او پیشگیری خواهد گردید، به شما دوست عزیز توصیه می گردد در شرایط فعلی نسبت به رفتار همسر خویش صبر و سعه صدر داشته و ضمن انجام وظایف همسری، رفتاری مهربانانه داشته و با بردباری در برابر رفتارهای ایشان، فرصت لازم جهت پیدا کردن خویش را در اختیار وی قرار داده و اطمینان داشته باشد که با مناعت طبع و صبوری شما و همچنین انجام وظایف همسری بدون هیچ گونه کوتاهی و قصور، ناهماهنگی های ایجاد شده در ذهن و روان ایشان خاتمه یافته و زندگی شما روال طبیعی و عادی خود را آغاز خواهد کرد. با آرزوی خوشبختی و سعادت برای شما دوست عزیز