ناشناس
مقایسه کردن
سلام خسته نباشید من توی یه خانواده 7 نفره بزرگ شدم که یه خواهر وبرادر از خودم بزرگتر ودو خواهر از خودم کوچکتر دارم احساس میکنم که پدر ومادرم نسبتا به بقیه بچه ها تفاوت زیادی قائل میشن مثلا دوران کنکور من به خاطر خواهرم و برادرم که چون دانشگاه ازاد درس میخوندن من مجبور شدم یک سال پشت کنکور بمونمو میگفتن حتما باید دانشگاه سراسری قبول بشم که مجبور شدمسال دوم یه رشته بد رو انتخاب کنم توی یه شهر دیگه ما توی یه شهرستان کوچیک زندگی میکنیم که بد میدونن دختر توی شهر دیگه درس بخونه شهر خودمونم دانشگاه سراسری نداره خواهر بزرگترم خیلی دیر ازدواج کرد جوری که من 23سالم شده یود خانوادم اصلا بهش سخت نمیگرفتن یه یه سال بعد از خواهر م مادر پدرم مجبورم کردن ازدواج کنم که موقعیت های خواهر کوچیکم ازدست نره جالبه که خواهر بعد از خودمو دوباره فرستادن دانشگاه ازاد شهر خودمون بااین که شهر دیگم قبول شده بود همسرم از لحاظ واسه طبقاتی از خانواده ما پایینتره الان خواهر کوچکترم میخواد ازدواج کنه که همسرش خیلی بهتر از همسر منه پدرم به دوتا خواهرام خیلی کمک کرد ولی به من اصلا کمک نکرد دلیلشم میگه چون خانواده شوهرت بهت کمک نکردن منم نمیکنم وقتی تنها میرم خونمون منو خیلی مقایسه میکنن همش دوتا خواهرامو میزنن تو سر من وهمسرم اینقد زیاداین اتفاق افتاده که توی زندگی شخصیم تاثیر گذاشته همش با بقیه خودمو مقایسه میکنم خیلی افسرده شدم چیکار کنم؟
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،اشتباه شما زمانی است که بهجای تمرکز بر روی داشتههایتان، نسبت به نداشته هایتان وسواس به خرج میدهید. این کار میتواند شمارا متوقف کند یا از بسیاری از جنبههای زندگی شمارا بازدارد. مقایسه مستمر خودتان با دیگران، به کاهش عزتنفس و ایجاد حس بد نسبت به خودتان منجر میشود. در برابر اصراری که به مقایسه وجود دارد ایستادگی کنید و نسبت به خودتان آگاهی بیشتری کسب کنید. برای ساختن اعتمادبهنفستان اهدافی را تعریف کنید و رفتارهایی را بیاموزید که میتواند شمارا بهبود ببخشد.به نوع نگاهتان نسبت به وجود خودتان توجه کنید. اولین گام برای تغییر، آگاهی نسبت به نوع نگاهی است که به خودتان دارید. بدون این آگاهی نمیتوانید مشکل اساسی را تشخیص دهید. بعدازاینکه تصمیمتان برای خروج از این رویه با جدیت گرفته شد، این کار به شما کمک میکند ثبات قدم داشته باشید. زمانی که تصمیم برای تحقق هدفی بهصورت آگاهانه گرفته میشود، معمولاً دسترسی به آن هدف شدنیتر است.عزتنفس خودتان را ارزیابی کنید. عزتنفس میتواند ارزیابی مثبت یا منفی شما درباره خودتان باشد. همه ما روزهای خوب و بد داریم و اغلب حس ما نسبت به خودمان، روزمان را بهواسطه بازتاب بر وقایع تغییر میدهد. عزتنفس میتواند نوعی تفکر و بهعنوان یک ویژگی شخصیتی پایدار باشد که در طول عمر قابل توسعه است. آیا شما دیدگاه خوبی درباره خودتان دارید؟ آیا به دیگران اجازه میدهید که احساستان را، از راه دور کنترل کنند؟ اگر شما به دنبال پیدا کردن خودتان بهمنظور تعیین عزتنفس باشید، این نشانه آن است که میتوانید برای کسب شادی خود تلاش کنید.رفتارهای قیاسی خود را شناسایی کنید. افکار و احساسات مقایسهای خود را بنویسید. نگرش ایجادشده بر اساس مقایسه خودتان با دیگران را بنویسید. اگر برایتان مقدور است، آن را بلافاصله بعد از ایجاد آن تفکر یا یادآوری در ذهنتان یادداشت کنید. به این صورت وقتیکه هنوز در ذهنتان تازگی دارد آن را با توصیف بهتری مینویسید.به عامل حس ایجادشده بر اساس مقایسه فکر کنید. تمام افکار و احساسات خود را بنویسید. تا با این برون ریزی و نگاه مجدد به عوامل مقایسه بعد از یک روز بتوانید،راحت تر با این مسئله کنار بیایید . بر روی داشتههایتان متمرکز شوید. وقتی میبینید که مقایسه خودتان با دیگران، کار سودمندی برای شما نیست، میتوانید توجهتان را به موفقیتهای خود معطوف کنید. اگر احساس و ابزار سپاسگزاری خود را به سمت کارهای خود ببرید، توجهتان را بهجای دیگران به خودتان معطوف کردهاید. زمان بیشتری را صرف توجه به نکات مثبت و داشتههای خود کنید. ممکن است با شروع توجهتان به خود، به مقایسه خودتان با دیگران مشغول نشوید.لیستی برای سپاسگزاری داشته باشید. داشتن لیستی برای شکرگزاری، یکراه برای یادآوری داشتههایتان به خودتان است. این کار به شما کمک میکند تا به چیزهایی که به دست آورده یا به شما اعطاشده است، توجه داشته باشید؛ سپس میتوانید بابت آنها قدران باشید. درباره چند تا از بهترین دوستانتان فکر کنید. آنها میتوانند داشتههای شما باشند، مکانهایی که باهم رفتهاید، زمانهای سپریشده باهم و هر چیزی که شادی را به همراه داشته است. بر روی قدردانی از این داشتههایتان تمرکز کنید.داشتن لیستی از مواردی که میتوانید بایت آنها سپاسگزار باشید، احتمال موفقیتتان را بالا میبرد. بههرحال تلاش کردن و اعمال بدون انگیزه، علیه شما تمام میشود. شما به قدردانی از خودتان برای داشتهها نیاز دارید؛ چراکه این کار باعث بهبود زندگی شما خواهد شد.همهچیز را با جزییات بنویسید. بهجای داشتن یک لیست از عناوین، توضیحی کامل از هر چیزی بنویسید.درباره وقایع غیرمترقبه و ناگهانی بنویسید. این کار باعث میشود که فرصتی برای دوست داشتن احساسات خوب ناشی از تجربهها، نصیبتان شود. بدانید که اختیار زندگی شما در دستان خودتان است. مقاومت در برابر مقایسه خودتان با دیگران کار سختی است؛ اما درنهایت کنترل آن در دست خودتان است. شما نیاز دارید که رهبری زندگیتان را به روش خاصی در دست بگیرید. این شما هستید که تصمیم میگیرید، نه هیچکس دیگری.میتوانید تصمیم بگیرید با مقایسه و همچنین توقع داشتن از اطرافیان ، خشم پنهان خود را بیشتر کنید و یا اینکه با بی اهمیت دانستن گفته های دیگران و مقایسه نکردن زندگی خود ،زندگی با آرامش بیشتری داشته باشید .مهم نیست که دیگران چه کاری میکنند یا چه چیزی دارند. شما جوهره هر کاری را در طول زندگی خود دارید.شما با برنامه ریزی کردن و داشتن اهداف در طول زندگی خود میتوانید ، به علاقمندی های خود برسید ،سعی کنید اوقات فراغت کمتری داشته باشید، برای ساعات شبانه روزی خود برنامه ریزی کنید به ورزش و فعالیتهای هنری و تفریحات دو نفره خود با همسرتان توجه بیشتری داشته باشید ، فراغت ،زمینه را برای فکر کردن ها و بارش افکار منفی بیشتر خواهد کرد ،بنابراین علاوه بر تغییرنگرش خود ، برنامه ریزی را در زندگی خود فراموش نسازید . اینکه خودِ واقعیتان باشید بهتر است از کپی فردی دیگر بودن. هیچکس نمیتواند بدون اینکه خودتان بخواهید، باعث شود احساس حقارت کنید.آدمها زاده شدهاند که متفاوت باشند؛ هیچ دو نفر از ما نیستند که دقیقاَ شبیه هم باشند. ما دیدگاههای متفاوتی داریم، درمورد مسائل متفاوت فکر میکنیم، تجربه های متفاوتی داریم و عواطف متفاوتی را حس میکنیم. حتی دوقلوهای همسان هم با هم تفاوت دارند. همه ما همیشه جای پیشرفت داریم؛ هیچکس بی عیب نیست، چه درونی و چه بیرونی. بااینکه خیلیها میخواهند خلاف این فکر کنند اما انسان کامل وجود ندارد. بهتر است اجازه ندهید آدمها به مغزتان نفوذ کنند و خودتان هم نسبت به آنچه در حق دیگران انجام میدهید هوشیار باشید.یاد بگیرید که تشخیص دهید کینه به دل گرفتن فقط شما را از چیزی که از زندگی میخواهید دور خواهد کرد. باید بتوانید کینه هایتان را دور انداخته و خودتان را آزاد کنید. درک کنید که همه چیز ممکن نیست.شاید این را شنیده باشید که میگویند غیرممکن وجود ندارد. در واقعیت این فقط نوعی انکار ، امید واهی است. شما قادر به پریدن، تغییر آب و هوا، تغییر گذشته، زندگی جاودانی در دنیا ، تغییر دیگران مگر به خواست خودشان، سازگاری و کنار آمدن با همه آدمها یا تبدیل شدن به فردی دیگر نیستید. چیزهای بسیار دیگری نیز وجود دارند که در واقعیت ممکن نیست اتفاق بیفتند. پس خودتان باشید و قدردان باشید. با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما