ناشناس

یکنواختی زندگی بی حوصلگی شوهرم

سلام. من یه خانم 21 ساله هستم 3 ساله ازدواج کردم یه بچه 1 ساله دارم. من خیلی تو زندگیم هیجان و عشق میخوام .همسرم ادم خیلی خوبیه برای ما هیچی دریغ نمیکنه ولی . یه اخلاقی که داره به هیچکس اعتماد نداره مخصوصا...
Friday, September 1, 2017
Estimated time of study:
author: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

یکنواختی زندگی بی حوصلگی شوهرم

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 21 ساله )

سلام. من یه خانم 21 ساله هستم 3 ساله ازدواج کردم یه بچه 1 ساله دارم. من خیلی تو زندگیم هیجان و عشق میخوام .همسرم ادم خیلی خوبیه برای ما هیچی دریغ نمیکنه ولی . یه اخلاقی که داره به هیچکس اعتماد نداره مخصوصا...


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، این اندیشه که مرد شما حتما احساساتی همانند شما ندارد باعث می شود که زمانی که به او نیاز دارید به او احساس نزدیکی یا اعتماد نکنید. پس اول از همه به افکار نادرست خود یک ایست محکم بگویید .برخی زنان فکر می کنند برای پی بردن به احساسات مردان باید قدرتی خارق العاده داشته باشند! اما بدون برخوردار بودن از نگاهی که همچون اشعه ایکس ضمیر همسرتان را آشکار کند هم می توانید احساسات این مرد به ظاهر بی احساس را دریابید و به مرور به او کمک کنید تا احساسات خود را به زبان بیاورد یا حداقل در برابر شما با احساس برخورد کند.او می ترسد که شما او را طرد کنید و به این دلیل که مردی بی کفایت است که آنچنان که باید پشتوانه ی محکمی برای شما نیست. از او خرده بگیرید چنین مردی لازم دارد که بارها از زبان شما بشنود که اگر حساسیت های خود را آشکار کند ترکش نمی کنید و اینکه او را تحسین می کنید که به اندازه کافی قدرتمند هست که از احساسات خود آگاهی داشته باشد.اوهیچگاه الگویی مذکر را پیش چشم نداشته که به لحاظ عاطفی به دیگران نزدیک باشد و در عین حال و تصویری استوار از خود در ذهن داشته باشد مثلا ممکن است در کودکی پدرش را دیده است که در موارد عاطفی و هیجانی ساکت تر بوده و هرگاه مادرش ناراحت می شد اتاق را ترک می کرد .او می ترسد همین که دیواری را که برای حفاظت گرداگرد احساسات خود کشیده است ویران کند کنترل احساسات خود و در نتیجه کنترل زندگیش را از دست بدهد. همچنین ممکن است تصور کند که با این کار شما هم به اندازه ی خود او از احساسات او غافلگیر می شوید.او تلاش می کند تا با شیوه ی بی احساس خود روش های عاطفی شما را متعادل سازد تا آنکه سررشته امور از دست او خارج نشوند حتی امکان دارد زمانی که شما احساسات خود را ابراز می کنید خود شما را به ازدست دادن کنترل متهم سازد. احتمالا این نگرش از پیشینه ی خانوادگی یا فرهنگی او ناشی شده است .او عادت کرده که هرگاه احساساتش برانگیخته می شوند به گفتگو خاتمه دهد. هرگاه شما احساسات خود را به زبان می آورید بخش عاطفی وجود او را برمی افروزید و او به صورت خودکار تلاش می کند تا با خنده یا قطع صحبت و … صدای احساسات خود را فروبنشاند. می توانید در برابر عادت های کهنه ی او چنین بگویید که “ترجیح می دهم وقتی که ناراحتم، نخندی می دانم که تو هم از صحبت های من ناراحت می شوی اما خیلی بهتر می شود که فقط به من بگویی که دوست داری از گریه کردن دست بردارم چون تحملش را نداری”او می ترسد که اگر “چهره خشن!” خود را کنار بگذارد آنگاه چگونه باید با احساسات صمیمانه مواجه شود اگر چه او به شما وابسته است (و شما نیز به او وابسته اید) امکان دارد چنین تصور کند که اگر شما رابه جهان درونی خود راه دهد و شما بفهمید که او هم فردی با احساس است بیش از حد به شما نیاز پیدا خواهد کرد. می توانید به او بگویید که امیدوارید بتوانید به همدیگر نزدیک بمانید اما بتوانید استقلال خود را نیز حفظ کنید و اتفاقا معنای صمیمیت زناشویی نیز همین است،خواهر عزیزم ، یکی از مهم‌ترین نکات درباره ابراز محبت و دریافت آن، تفاوتهای زوجین است. در بسیاری از موارد یکی از زوجین به شیوه و روشی محبت می‌کند که خودش دوست دارد به آن شیوه دریافت کند. مثلا خانمی کدبانو بودن را محبت می‌داند در حالی که همسرش نیازمند محبت در رابطه جنسی او است و یا مردی بیشتر کار کردن را اقدامی محبت آمیز به همسرش می‌داند اما همسر وی نیازمند گفت‌و‌گوی محبت آمیز و یا دریافت دیگر انواع محبت از جانب اوست و یا مردی با کنایه حرف زدن و دست انداختن طرف مقابل برایش لذت بخش است و به نوعی احساس قدرت و برتری خود را به رخ میکشد تا زن مورد علاقه اش به قدرت آن و برتری آن اقرار کند ،در حالی که زنش احترام وتواضع را نشانه عشق مرد میداند ، هرچند نوع رفتار این آقا برای شما قابل تحمل نیست ولی ممکن است ناشی از تربیت خانوادگی و نوع تیپ شخصیتی ایشان باشد وهمچنین از شخصی که به صورت خانوادگی و تربیتی چنین آموزشی را دریافت کرده است نباید توقع داشت از همان سال های اول بتواند ابراز محبت کلامی و حتی رفتاری درست و به جا داشته باشد . بنابراین شما با انتخاب این آقا برای ازدواج باید از صبوری در سال های اول زندگیتان بهره ببرید وگرنه در زندگی با ایشان دچار مشکل خواهید شد ،ولی امیدوار باشید که با گذر زمان و انجام ترفندهایی از جانب شما ،ایشان میل خفته و نیاز به روابط عاطفی خود را بیدار خواهند کرد ، پس مدام به ایشان تلقین نکنید که شما بی احساسی یا فلان کار را برای من نمیکنی یا ...غر زدن های پیاپی علاوه بر اینکه شرایط را بدتر میکند، لجبازی طرف را بیشتر میکند و شما از مسیردرست خارج خواهید شد.یکی از اصلی ترین کارهایی که باید انجام دهید ،قدردانی و تشکر از رفتارهای مثبت ایشان (هرچند که مقدار آن کم باشد) است. با این روش همسر شما کم کم متوجه می‌شود کدام یک از رفتار‌هایش چنین پاسخ مثبتی ایجاد می‌کند و آن رفتار را افزایش خواهد داد. به هر حال رفتارهای مثبت هرچند ناچیزی از ایشان سر میزند سعی کنید با اهمیت دادن به انها این رفتارها را در ایشان به مرور افزایش دهید ، خواهر عزیزم سعی کنید ایشان را درمعرض احساساتش قرار دهید تا راحت تر بتواند ابراز داشته باشد بدین گونه که از حسه لامسه ایشان شروع کنید و بعد روی چهار حواس دیگر آن کار کنید ، ابتدا نوازش های سطحی و مقطعی خود را به ایشان داشته باشید و بعد به مرور در آغوش کشیدن های طولانی بدون صحبت کردن حین هم آغوشی با این کار شوهرتان را درگیر نوعی وابستگی جسمانی به خود میکنید که به صورت بیولوژیک به سمت شما خواهد امدتوجه داشته باشید که در مراحل اولیه کلام شما باید به حداقل برسد و بیشتر فیزیکی در تماس باشید ، در دیدارها و ملاقات خودتان از این تکنیک برای چند هفته استفاده کنید . با این کار شما دارید گام به گام شخصی را که با حواسش و عشق بیگانه است آموزش میدهید و باید در این راه صبوری به خرج دهید ولی مطمئن باشید که نتیجه چشمگیر و بسیار خوبی خواهید گرفت ، بعد از مرحله اولیه و طی هفته های بعدی در ملاقات های خود بدون هیچ گونه سرزنش و توقعی از طرف مقابل ، ابراز محبت کلامی خفیف خود را همراه با گرفتن دستان و خیره شدن در چشمان همسرتان داشته باشید شما در اینجا حکم الگو برای ایشان دارید ولی باید توجه داشته باشید که همه این مراحل بسیار ظریف و آرام صورت بگیرد و گاهی هفته ها طول میکشد ، سعی کنید در این مدت و اجرای این تکنیک ها از گفتن صحبت های حساسیت برانگیز و تنش زا جلوگیری کنید ، او باید به این باور برسد که قدرت او در چشم شما نمایان است ، بعد از این مراحل میتوانید برنامه ای بچینید و با یکدیگر فیلم های احساسی را تماشا کنید ، به این گونه درمان ،فیلم درمانی میگویند چرا که افرادی که تماس مستقیم با ذهن عاطفی خود ندارند باید به وسیله محرک های بیرونی برانگیخته شوند بنابراین ایشان بادیدن صحنه های عاطفی در فیلم های مناسب و بدون حاشیه و بدون تصاویر محرک، میتوانند این احساس ها را درجودشان روشن کنند ، خواهر عزیزم صدها تکنیک برای اصلاح روابط شما وجود دارد ولی به صورت مکاتبه ای قطعا نمیتوان به همه انها اشاره نمود ولی دو مرحله فوق ساده ترین والبته موثر ترین تکنیک ها در این زمینه هستند که قطعا با اجرای آنها به صورت گام به گام و تدریجی خواهید توانست شرایط خودتان را دلخواه کنید . در ضمن باید به این نکته نیز توجه داشته باشید که زندگی خود را تک بعدی نسازید و به ابعاد دیگر زندگی خود نیز توجه داشته باشید به فعالیت های ورزشی و هنری خود و ادامه تحصیل خود اهمیت بدهید و حتما با برنامه ریزی خود به صورت روزانه و سالانه به اهداف دیگر خود در ابعاد دیگر زندگی توجه کنید ، نگذارید تنها به صورت یک بعدی به زندگی خود نگاه کنید درعین مسئولیت مادری و همسری خود شما باید به تمایلات و شکوفا کردن استعدادهای خودتان نیز اهمیت بدهید ، به مطالعه و شرکت در جلسات آموزشی اهمیت دهید و همچنین به اتفاق پسرتان میتوانید تجربیات زیبایی خلق کنید تا روحتان از تک بعدی بودن و نیازهای افراطی و گاهی نیازهای کاذب در امان بماند . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما در کنار همسر و فرزند دلبندتان



Send Comment
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.