ناشناس

چطور در برابر سوءتفاهم خانوادگی از آبروی خود محافظت کنیم؟

سلام خسته نباشید من یه مدته خیلی کم دچار مشکلاتی با خانوادم با همسرم شدم من حدود یک ساله که عقد کردم اونم دائم ولی خانوادم هنوز همون تفکرات قدمی خودشون رو دارن من و خانوادم توی روستا زندگی میکنم از وقتی که عقد کردم رفت و آمدم به شهر زیاد شده من یه مدت بیماری داشتم و باید پیش پزشک زنان میرفتم از قضا بیمه سلامتم هنوز تحت سرپرستی پدرم هست و پیامک رفته بود که من رفتم دکتر زنان. مادرم زنگ زد گفت چرا رفتی دکتر؟ منم گفتم یه سری مشکلات داشتم رفتم، بعد از چند روز زنگ زد و گفت تو حامله ای تو آبرو مارو بردی با اینکه من اصلا حامله نبودم و هر چقدر بهش گفتم، گفت که شوهرت گفته تو حامله‌ ای حالا شوهرم که شغلش پاسداریه گفته بود اگه یه زمانی اتفاقی واسم افتاد و زنم بچه داشت از بچم مراقبت کنید فقط همین رو گفته بود حتی همین حرف هم به خانواده خودش هم زده بود ولی نمیدونم به چه نتیجه ای رسیدن که من حاملم الان همسرم منو آورده یه شهر دیگه همراه خانواده خودش و مادرم گفت که دیگه برنگردم پیششون گفت که دیگه فراموش کنم خانواده ای دارم همون شب که این حرف رو زده بود همین همسرم و پدرش خیلی باهاشون حرف زدن که بگن همچین اتفاقی نیفتاده الان من واقعا نمیدونم چیکار کنم؟

Tuesday, July 8, 2025

Estimated time of study:

auther : سیدامیرحسین موسوی‌ تبار

مشاوره خانواده

موارد بیشتر برای شما

ناشناس

چطور در برابر سوءتفاهم خانوادگی از آبروی خود محافظت کنیم؟

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 19 ساله )

سلام خسته نباشید
من یه مدته خیلی کم دچار مشکلاتی با خانوادم با همسرم شدم
من حدود یک ساله که عقد کردم اونم دائم ولی خانوادم هنوز همون تفکرات قدمی خودشون رو دارن
من و خانوادم توی روستا زندگی میکنم از وقتی که عقد کردم رفت و آمدم به شهر زیاد شده
من یه مدت بیماری داشتم و باید پیش پزشک زنان میرفتم از قضا بیمه سلامتم هنوز تحت سرپرستی پدرم هست و پیامک رفته بود که من رفتم دکتر زنان. مادرم زنگ زد گفت چرا رفتی دکتر؟
منم گفتم یه سری مشکلات داشتم رفتم، بعد از چند روز زنگ زد و گفت تو حامله ای تو آبرو مارو بردی با اینکه من اصلا حامله نبودم و هر چقدر بهش گفتم، گفت که شوهرت گفته تو حامله‌ ای
حالا شوهرم که شغلش پاسداریه گفته بود اگه یه زمانی اتفاقی واسم افتاد و زنم بچه داشت از بچم مراقبت کنید
فقط همین رو گفته بود حتی همین حرف هم به خانواده خودش هم زده بود
ولی نمیدونم به چه نتیجه ای رسیدن که من حاملم
الان همسرم منو آورده یه شهر دیگه همراه خانواده خودش
و مادرم گفت که دیگه برنگردم پیششون گفت که دیگه فراموش کنم خانواده ای دارم
همون شب که این حرف رو زده بود همین همسرم و پدرش خیلی باهاشون حرف زدن که بگن همچین اتفاقی نیفتاده
الان من واقعا نمیدونم چیکار کنم؟

مشاور: سیدامیرحسین موسوی‌‌ تبار

با سلام، احترام و تشکر از مراجعه شما به بخش مشاوره راسخون

کاربر گرامی، مشکلی که شما مطرح کردی یکی از چالش‌های رایج در خانواده‌های سنتی، مخصوصاً در محیط روستایی و جایی که احترام به والدین و حساسیت‌های خانوادگی نقش خیلی مهم و پررنگی داره.

ممنون که با این صداقت و صراحت نگرانی‌هات را بیان کردی. اجازه بده با هم، ابتدا مسأله رو دقیق بررسی و سپس راهکارهای عملی و روانشناسانه را بر اساس فرهنگ ایرانی و شرایط خاص زندگی روستایی ارائه بدم.

۱. ریشه‌یابی مشکل

اختلاف نسل‌ها و سبک زندگی: تفاوت دیدگاه نسلی بین شما و خانواده‌ات (خصوصاً مادر) و تغییرات پس از ازدواج (رفت و آمد به شهر، نیازهای پزشکی و…) شکاف عاطفی و ذهنی ایجاد کرده است.

حساسیت‌های فرهنگی: در روستاها و خانواده‌های سنتی، بارداری قبل از اطلاع‌رسانی و سوءبرداشت‌ها ممکن است به “آبرو” گره بخورد و واکنش‌های تندی ایجاد کند.

سوء تفاهم و شایعه: اطلاعات ناقص (پیامک، حرف شوهر) باعث ایجاد شایعه و بدبینی شده و سریعاً پخش و قضاوت شده.

۲. راهکارهای کاربردی: چطور اوضاع را مدیریت کنی؟

الف) گام‌های عملی برای بازگشت آرامش و حفظ احترام

آرامش کامل حفظ کن: هیچ پاسخی در حالت عصبانیت نده. رابطه رو با همین میزان ارتباط تلفنی یا پیام، حداقل قطع نکن.

مرزهای سالم، اما محترمانه: بیان کن که زندگی مشترک، استقلال مشخصی داره، اما بدون توهین یا تحقیر باورهای والدین؛ با جملاتی مثل “مامان جون، من نیاز به مراقبت‌های پزشکی دارم و همیشه دوست دارم شما مطلع باشین، اما بعضی مسائل رو فقط با همسرم در میون می‌ذارم.”

واسطه‌گری مؤثر: اگر فردی مورد اعتماد (خاله، دایی، روحانی محل، یا بزرگی از اقوام) هست که مادر یا پدر بهش اطمینان دارن، موضوع رو به صراحت براش بازگو کن تا به عنوان واسطه‌ی بی‌طرف، آرامش رو منتقل و سوء تفاهم رو رفع کنه.

تقویت تدریجی اعتماد: هر چند وقت یک بار (ولو از راه دور) جویای احوالشون شو تا نشون بدی پشتوانه‌ روابط عاطفی‌ات هنوز پابرجاست.

بیان دلیل رفت و آمدها؛ بدون توجیه: منطقی و صادقانه توضیح بده که به دلیل درمان یا کار و زندگی مجبور به حضور در شهر هستی؛ اما علاقه‌ات به خانواده سر جاشه.

پرهیز از بحث‌ها و توجیهات بی‌حاصل: بعضی سوء تفاهم‌ها فقط با گذشت زمان و با اعمال و رفتار درست برطرف میشه، نه با بحث و توجیه متعدد.

ب) توصیه‌های روانشناسی جهت کاهش مخاصمه

احساسات مادر را بفهم: او ممکنه نگران از دست دادن دخترش یا احساس تنهایی کنه؛ یک تماس کوتاه و محبت‌آمیز، حتی اگر جواب سردی بده، مهمه و آرام‌آرام اثر خودش رو می‌گذاره.

قضاوت نکن: اگرچه رفتار مادر اشتباهه، اما در گام اول سعی کن از منظر نگرانی مادری نگاه کنی تا بتونی قوی‌تر و با صبوری برخورد کنی.

یادآوری ارزش‌ها: برخی معارف دینی و روایی، جهت یادآوری احترام والدین برای ما موثرند، مثلاً به آیه: «وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا» (نساء: ۳۶) توجه کن.

ج) پیشنهادهای کاربردی برای جلوگیری از قطع رابطه

- هرگز در پیام‌ها یا رفتار، تهدید به قطع رابطه نکن حتی اگر آنان چنین تصمیمی گرفتند، تو همیشه احترام و محبت رو حفظ کن.

- به جای تکرار اشتباهات و دلخوری‌ها، از خاطرات خوش خانوادگی و روستا حرف بزن یا عکس و پیام محبت‌آمیز بفرست (حتی اگر جواب نگرفتی).

- صبر و گذشت، مخصوصاً در فرهنگ سنتی تدریجاً اوضاع رو بهبود می‌بخشه، نگران نباش اگر مدتی طول کشید.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری:

مشکل فعلی، ریشه در سوء تفاهم، تفاوت نسل‌ها و حساسیت‌های فرهنگی دارد. تنها راهکار مفید در شرایطی مانند شما، ترکیبی از احترام، صبر، گفتگوی محترمانه، واسطه‌گری منطقی و پرهیز از مقابله مستقیم با والدین است.

راهکارهای کلیدی:

حفظ حرمت و ارتباط: هرگز اجازه نده خشم یا دلخوری باعث قطع نهایی رابطه شود؛ حتی اگر رفتار طرف مقابل احساسی و ناعادلانه بود.

واسطه‌گری منطقی: مشارکت بزرگ‌ترها یا معتمدان خانوادگی می‌تواند فضا را تعدیل کند.

گفتگوی صادقانه: مسائل را ساده و صادقانه توضیح بده؛ اطلاعات ناقص و شایعه سریعاً تصحیح شود.

صبوری و پرهیز از تشدید اختلاف: زمان، اثربخش‌ترین راهکار حل بسیاری از سوء تفاهم‌هاست.

ابراز محبت و احوال‌پرسی منظم: حتی اگر جواب منفی یا سرد باشد، قطع ارتباط را به عنوان راهکار انتخاب نکن و به هر نحو نشانه‌ای از علاقه و احترام نشان بده.

تقویت استقلال همراه با احترام: به تدریج باید خانواده، استقلال زندگی مشترک شما را بپذیرد اما این کار، فقط و فقط با رفتار محترمانه و بدون درگیری عملی خواهد شد.

نمونه جمله پیشنهادی برای رفع سوء تفاهم و بازگشت رابطه همراه با حفظ حرمت:

«مامان عزیزم، می‌دونم نگرانی و نگران آبروی خانواده هستی. مطمئن باش که هیچ مشکلی نیست و هر وقت لازم باشه همه چیز رو باهات درمیون می‌ذارم. دوستتون دارم و هیچ کس نمی‌تونه جای محبت و دعای خیر شما رو برام بگیره. اگر اشتباهی کردم یا سوتفاهمی شده، ببخش و مطمئن باش همیشه دلم برای شما تنگ میشه.»