علی

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مشاور محترم .من 18...

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مشاور محترم . من 18 سالم هست و از زمانی که یادم هست از مشکل کم رویی رنج میبردم ، اما الحمدالله از سال سوم دبیرستان کم کم مسیر رو به رشدی رو طی کردم و الان که ترم اول دانشگاه هستم خیلی از مشکلات کم رویی من به دلیل مواجهه با این مشکلات برطرف شد ، اما من هنوز دو مشکل اساسی درون خودم احساس میکنم ، اولین مشکلم این هست که اگرچه بذات آدم شوخ طبعی هستم و با 2-3 تا از دوستان بسیار صمیمی خودم وقتی همراه هستم اکثرا میتوانم مجلس را بگردانم و بدون خجالت شوخی های مودبانه انجام دهم و کلی هم بهمان خوش میگذرد اما در جمع و یا حتی یک نفر که تازه با او آشنا شدم نمیتوانم همین کارهایی را که بنظر خودم مهارت انجامش را دارم را انجام دهم ، البته با توجه به سوال های دوستان عزیزی که در سایت مطرح شد و پاسخ مشاوران محترم دریافتم که اگر خودمان بدانیم که دلیل این کم رویی یا خجالت چیست خیلی در درمان موثر است ، به همین خاطر من دلیل کم رویی ام را ذکر میکنم . من به این خاطر در جمع نمیتوانم شوخ طبع باشم و اکثرا خشک هستم که میترسم اگر شوخی انجام بدم طرف مقابلم از آن شوخی خوشش نیاید و من به اصطلاح عامیانه سبک شوم و ترس از این اتفاق من را همیشه خجالتی نگه میدارد . مشکل دوم هم این هست که من وقتی برای اولین بار با کسی ارتباط برقرار میکنم ، برای رویارویی دوباره با آن فرد هراس دارم که نکند دوباره با او رو به رو شوم و نتوانم مانند دفعه ی قبل دوستیمان را حفظ کنم و رفقتمان متزلزل شود ، به همین خاطر اغلب از حضور در کنار آن فرد و صحبت با او می ترسم . لطفا منرا راهنمایی کنید . با تشکر از زحمات شما
Wednesday, October 9, 2013
Estimated time of study:
موارد بیشتر برای شما

علی

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مشاور محترم .من 18...

علی ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 18 ساله )

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مشاور محترم .
من 18 سالم هست و از زمانی که یادم هست از مشکل کم رویی رنج میبردم ، اما الحمدالله از سال سوم دبیرستان کم کم مسیر رو به رشدی رو طی کردم و الان که ترم اول دانشگاه هستم خیلی از مشکلات کم رویی من به دلیل مواجهه با این مشکلات برطرف شد ، اما من هنوز دو مشکل اساسی درون خودم احساس میکنم ، اولین مشکلم این هست که اگرچه بذات آدم شوخ طبعی هستم و با 2-3 تا از دوستان بسیار صمیمی خودم وقتی همراه هستم اکثرا میتوانم مجلس را بگردانم و بدون خجالت شوخی های مودبانه انجام دهم و کلی هم بهمان خوش میگذرد اما در جمع و یا حتی یک نفر که تازه با او آشنا شدم نمیتوانم همین کارهایی را که بنظر خودم مهارت انجامش را دارم را انجام دهم ، البته با توجه به سوال های دوستان عزیزی که در سایت مطرح شد و پاسخ مشاوران محترم دریافتم که اگر خودمان بدانیم که دلیل این کم رویی یا خجالت چیست خیلی در درمان موثر است ، به همین خاطر من دلیل کم رویی ام را ذکر میکنم . من به این خاطر در جمع نمیتوانم شوخ طبع باشم و اکثرا خشک هستم که میترسم اگر شوخی انجام بدم طرف مقابلم از آن شوخی خوشش نیاید و من به اصطلاح عامیانه سبک شوم و ترس از این اتفاق من را همیشه خجالتی نگه میدارد .
مشکل دوم هم این هست که من وقتی برای اولین بار با کسی ارتباط برقرار میکنم ، برای رویارویی دوباره با آن فرد هراس دارم که نکند دوباره با او رو به رو شوم و نتوانم مانند دفعه ی قبل دوستیمان را حفظ کنم و رفقتمان متزلزل شود ، به همین خاطر اغلب از حضور در کنار آن فرد و صحبت با او می ترسم . لطفا منرا راهنمایی کنید .
با تشکر از زحمات شما


مشاور: سیدحبیب اله احمدی

باسلام. اولاً لازم است این بازخورد را به شما بدهم که فهم و درکتان از مسئله، خیلی خوب بود و خیلی خوب توانسته بودید ابعاد مختلف مسئله را توضیح دهید. و اما در پاسخ به شما باید نظر شما را به این نکته جلب کنم که هر دو مسئله ای که مطرح کردید به یک ریشه ی ثابت و یکسان بازمی گردد: "افکار شما در مورد قضاوت احتمالی دیگران". در واقع این افکار است که مانع ابراز خودجوش و خودانگیخته ی هیجانات و شخصیت شما می شود و اضطراب شدیدی در شما نسبت به تایید و پذیرش دیگران ایجاد می کند. براساس یافته های علم روانشناسی، اساسی ترین علت کمرویی های افراطی نیز چنین افکاری است یعنی نگرانی های افراطی در مورد تایید و جلب نظر مثبت دیگران. برای حل این مسئله لازم است که شما این افکار را در ذهن خودتان شناسایی کنید و آن ها را به چالش بکشید. یعنی اعتبار آن ها را برای خودتان زیر سوال ببرید با ذکر دلایل منطقی و واقع بینانه. اگر بتوانید به طور هشیارانه و آگاهانه به چالش با این افکار بپردازید و افکار منطقی تر و واقع بینانه تری را جایگزین آن ها کنید، مطمئن باشید که احساس آزادی بی سابقه ای برای رفتار کردن به شیوه ی دلخواهتان در عین تجربه ی هیجانات مثبت بیشتر، خواهید داشت. مهارتی که شما به دنبال آن هستید یکی از اساسی ترین مهارت های بهداشت روانی است که اگر در فردی نهادینه شود، تاثیر بسزایی در سلامت و کمال روانی او خواهد داشت. این مهارت، در اصطلاح خودجوشی یا خودانگیختگی نامیده می شود و به زبان ساده به معنی خود بودن و پرهیز از نقاب ها و خودسانسوری های افراطی و بی مورد است. ریشه ی تمامی این نقاب ها و خودبازداری ها به نگرانی های افراطی ما در مورد جلب نظر مثبت دیگران بازمی گردد. این درحالی است که از یکسو، یافته های پژوهش های علم روانشناسی، نشان داده اند که هرفردی شخصیت افراد دیگر را به شکلی متفاوت از دیگران مورد قضاوت قرار می دهد. یعنی اگر یک فرد واحد را به ده نفر نشان دهید و بخواهید که در مورد شخصیت او قضاوت کنند، با ده قضاوت متفاوت و حتی متناقض روبه رو خواهید شد. بنابراین امروزه این در علم روانشناسی مسلم است که انتظار اینکه یک فرد بتواند تایید و نظر مثبت تمام اطرافیان خود را جلب کند یک انتظار کاملاً غیرعملی و غیر واقع بینانه است و فقط منجر به اضطراب و نگرانی و خودبازداری های افراطی می شود. از سوی دیگر جذاب ترین حالت شخصیتی یک نفر هنگامی است که بالاترین سطح خودجوشی را از خود نشان دهد. هنگامی که شما به خودبازداری های افراطی رو می آورید، فردی خشک و سرد در نظر دیگران جلوه می کنید و خود این شما را به آنچه که از آن فرار می کنید - یعنی جلب قضاوت منفی دیگران- نزدیک تر می کند. در حالیکه اگر این خودسانسوری های بی مورد را حذف کنید و انتظار نداشته باشید که لزوماً باید نظر مثبت همه را جلب کنید، خیلی جذاب تر از چیزی که فکرش را بکنید در نظر مردم جلوه می کنید. مطمئناً تمام مردم هم قضاوت یکسانی نسبت به شما نخواهند داشت و شما با هر تیپ شخصیتی که باشید بلاخره تعدادی پیدا می شوند که شخصیت شما را نپسندند. ولی آیا عاقلانه است که به خاطر عملی کردن یک انتظار غیر ممکن - یعنی جلب نظر همه - خودتان را از داشتن یک شخصیت جذاب و فاقد نگرانی های بی مورد، محروم کنید؟! البته دست یابی به مهارتی که ذکر کردم نیاز به کار کردن و تمرین بسیار روی افکار دارد. پیشنهاد می کنم در این زمینه، کتاب "زندگی عاقلانه" تالیف دکتر آلبرت الیس و رابرت هارپر را مطالعه نمایید.



Send Comment
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.