شمس الدین محمد کاتبی نیشابوری
(وف 839/ 838 ق)، عارف، خطاط و شاعر، متخلص به كاتبى. مولد و منشأ وى قریهى طرق، میان نیشابور و ترشیز و طوس بود و به همین جهت هم به ترشیزى و هم به نیشابورى معروف شد. دوران جوانى را در مولد خود گذراند و به كسب علوم و فنون عصر خود، خصوصا فن ادب و شعر پرداخت. از جمله استادان وى در نیشابور سیمى نیشابورى بود كه خوشنویسى و فنون شعر را نزد او آموخت. وى براى تكمیل تحصیلات و اطلاعات خود به هرات رفت و در آنجا به خدمت بایسنقر میرزا پسر شاهرج میرزا رسید و از مداحان او گردید. وى سفرهایى به استرآباد، مازندران، گیلان، آذربایجان و شروان داشت و مداح پادشاهانى چون شروانشاه منوچهر و ابراهیم سلطان تیمورى، پسر شاهرخ میرزا (م ح 838 ق) گردید و پاداش و جوائز زیادى دریافت كرد. او پس از مدتى به اصفهان رفت و در آنجا به خدمت خواجه صاین الدین على بن محمد تركه (م 835/ 830 ق)، كه از بزرگان علم بود، رسید و از او كسب فیض نمود و در زمینهى تصوف و عرفان از وى بهرهها برد. وى عاقبت به استرآباد برگشت و در همان جا درگذشت و در جوار مزار امامزاده معصوم كه به نه گوران معروف است به خاك سپرده شد. قاضى نوراللَّه شوشترى در «مجالس المؤمنین» او را از شعراى شیعه شمرده و پارهاى از قصائد وى را در مدح امیرالمؤمنین (ع) آورده است. از آثارش: «دیوان» شعر؛ «خمسه كاتبى» شامل: «گلشن ابرار» به تقلید از «مخزن الاسرار» نظامى، «مجمع البحرین» به تقلید از «خورشید و جمشید» سلمان ساوجى و «هماى و همایون» خواجو كه به دو بحر است كه «ذو بحرین» خوانده مىشود كه این منظومه مقدمهاى به نثر دارد و موضوع آن عشق عرفانى ناظر با منظور است كه به نام «ناظر و منظور» یا «ناصر و منصور» نیز معروف است؛ مثنوى «ده باب» به تقلید از «بوستان» سعدى؛ مثنوى «سى نامه» یا «محب و محبوب»؛ مثنوى «كتاب دلرباى»، در سرگذشت قباد، پادشاه یمن با وزیرش، كه بعد از 830 ق به نظم درآمده است. از دیگر مثنویات وى به «بهرام و گلندام» نیز مىتوان اشاره كرد.[1]
(منسوب به كاتب بخش 1) ترشیزى نیشابورى، محمد ابن عبداللَّه ملقب به شمسالدین شاعر ایرانى (ف. استراباد بین 850 -838 ه.ق). مولد و منشأ او قریهى طرق و راوش از اعمال ترشیز است، كه بین نیشابور و ترشیز واقع است. كاتبى در آغاز حال به نیشابور رفت و از مولانا سیمى تعلیم گرفت و خوشنویس شد (وجه تسمیه). وى به علم شعر نیز وقوف یافت و غزلهاى مصنوع و مطبوع مىگفت. سیمى بر او حسد برد و بر او دلگران گردید. كاتبى به فراست دریافت و از نیشابور قصد دارالسلطنهى هرات كرد، و همواره بىتعین و تكلف مىگردید و به شعر و شاعرى مشغول بود. بایسنغر میرزا از او جواب قصیدهى كمالالدین اسماعیل اصفهانى را به مطلع:
«سزد كه تا جور آید به بوستان نرگس
كه هست در چمن و باغ مرزبان نرگس»
را خواست و او جواب داد، ولى شاعران دیگر آن را وزنى ننهادند، وى دلسرد شد و به جانب استراباد و گیلان، و از آنجا به سوى شروان رفت. امیر شیخ ابراهیم شروانى او را نگاه داشت و تربیت كلى فرمود و بدو صله مىداد و كاتبى در اندك مدتى وجه و مال را تلف مىكرد. گویند امیر مزبور قصیدهاى را كه وى به ردیف گل ساخته بمطلع:
«باز با صد برگ آمد جانب گلزار گل
همچو نرگس گشت منظور اولوالابصار گل»
را ده هزار دینار شروانى صله داد و او در كاروانسراى شماخى بیك ماه آن نقد را پریشان ساخت و بر شاعران و ظریفان و فقیران و صالحان قسمت كرد. به طورى كه روزى خواستند طبخى كنند بهاى یك من آرد موجود نبود. بعضى او را ملامت كردند كه پادشاهى در این نزدیكى تو را ده هزار دینار داده و اكنون بهاى یك من آرد ندارى. مبادا كه سلطان از این طور منكر تو گردد. كاتبى گفت: اگر من بدین مال تحویلدار و خازن شاهم جواب محاسبهى او بگویم و الا او احسانى به من كرد كه یك تن بودم، و من به هزار تن آن مال قسمت كردم، هرگاه آن احسان از من بازخواهد، من نیز بدان كس حواله كنم كه مستحقان را به من دلالت كرده. سپس كاتبى از شروان به آذربایجان شد و در مدح اسكندر بن قرایوسف قصیدهاى غرا انشا كرد و او سخن وى را نفهمید و بدو التفات ننمود. وى از تبریز عزیمت اصفهان كرد و به صحبت خواجه صاینالدین تركه مشرف شد و به تعلم عرفان پرداخت و تربیتها یافت و سپس به اجازهى وى به سوى طبرستان و گرگان رفت و در استراباد اقامت كرد. بزرگان و حكام آن دیار بوجود او خوش بودند. وى در هنگام فراغت و انزوا به جواب خمسهى نظامى مشغول مىگردید و گویند كه مخزنالاسرار را جواب گفت، ولى در همین ایام درگذشت و مرقد او در استراباد، بیرون مزار امامزاده معصوم- كه موسوم به نه گوران است- مىباشد. از آثار اوست: بهرام و گلاندام (مثنوى)، حسن و عشق (مثنوى)، دیوان اشعار شامل غزلیات و مقطعات و بعضى رباعیات، مجمعالبحرین (منظومهى ذوبحرین و ذوقافیتین)، محب و محبوب، ناظر و منظور (مثنوى).
Send Comment
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.