Sunday, April 10, 2011
Estimated time of study:
موارد بیشتر برای شما

نصرت اللَّه گلپایگانی

نصرت اللَّه گلپایگانی
نصرت‏اللَّه گلپایگانى یكى از شاگردان بااستعداد هنرستان موسیقى ملى بود كه مى‏رفت یكى از نوادر روزگار در موسیقى ملى ایران شود ولى دست اجل خیلى زود، گل وجود او را پرپر كرد و به یغما برد. شادروان روح‏اللَّه خالقى بزرگمرد موسیقى ایران كه سهم بزرگى در احیاى موسیقى ملى ایران را دارد در یكى از یادداشت‏هاى خود درباره نصرت‏اللَّه گلپایگانى مى‏نویسد: «هرچند قلم به دست گرفتن و از هنرمندى جوان و ارجمند كه محفل یاران را بسى زود ترك گفته یاد كردن و سخن راندن بسیار مشكل است ولى از آنجا كه یاد او مایه تسلاى خاطر اندوهگین است و شاید كسى جز من به سرگذشت كوتاه هنرى وى آن چنان كه باید به درستى آگاه نباشد نوشتن این چند صفحه ضرورى است زیرا خاطرات او را زنده نگاه مى‏دارد تا آیندگان نیز اگر روزى این سطور را بخوانند بدانند كه جوانى با كوشش و همت در جرگه هنرمندان وارد شد و از همگامان گوى سبقت ربود و به پایه‏اى رسید كه درخور توجه و اعتبار شد ولى صد حیف كه مقراض اجل رشته‏ى عمر كوتاهش را برید و ما را به غم دورى او مبتلا كرد. البته هركس به میدان هنرجویى ورود كند و چندى در این پهنه بى‏كران گام بردارد شایسته این یادآورى نیست ولى وى از جمله رهروان انگشت‏شمارى بود كه ذوق و استعداد و لیاقت و توفیق یارش شد و به مقامى رسید كه آتیه‏ى بس درخشان و روشن در انتظارش بود اما نصیب و قسمت یا دست تقدیر در نیمه راه موفقیت داستان سعى و همتش را پایان داد و نگذاشت كارى را كه با شایستگى و علاقه‏مندى آغاز كرده بود به انجام رساند. هنگامى كه در مهرماه سال 1328 هنرستان موسیقى ملى تأسیس شد یكى از هنرآموزان هنرمند و باعلاقه دست دو كودك دبستانى را گرفت و با خود به هنرستان آورد و گفت كه چون با خانواده آنها آشنایى دارد، در جبین آنها استعداد موسیقى خوانده و اولیاى آنان را راضى كرده كه فرزندانشان را به هنرستان بسپارند تا به فراگفتن رموز موسیقى بپردازند. این دو كودك كه هر دو در حدود یازده سال داشتند و در سال 1317 پا به عرصه‏ى وجود گذاشته بودند قیافه‏اى محجوب داشتند و هوش و زیركى در دیدگانشان مى‏درخشید. نام این دو كودك در اولین كلاس هنرستان كه معادل سال پنجم ابتدایى بود ثبت شد و همان روز تحصیل خود را آغاز كردند. یكى را نام نصرت‏اللَّه گلپایگانى و دیگرى را محمد ظریف بود. طولى نكشید كه استعدادشان شكفته شد و از شاگردان خوب هنرستان شدند و پایه‏هاى هنر را یكى پس از دیگرى با موفقیت پیمودند تا بعد از هشت سال از كلاس ششم متوسطه مدرسه فارغ‏التحصیل شدند و در عداد اولین تحصیلكرده‏هاى این مؤسسه هنرى قرار گرفتند و كار هنرى خود را در هنرهاى زیبا با آموزگارى و نوازندگى در اركسترهاى مختلف آغاز كردند و در تمام مراحل رضایت متصدیان امور را فراهم آوردند تا روز چهارشنبه دوازدهم دى‏ماه امسال (دى‏ماه 1341) یكى از آنان «نصرت‏اللَّه» رشته عمرش بسر آمد و دیده از جهان بربست. چنان كه شنیدم غده‏اى در گلو داشت كه كارش را به عمل جراحى رسید و از قرارى كه مى‏گفتند مراقبتهاى لازم از طرف پزشك جراح بعمل نیامد و جوان هنرمند ناكام كه امید بسیار به آینده‏اش بود از بین رفت. شك نیست كه دوران زندگى چه كوتاه و چه دراز هركس پایدار نیست و همه دیر یا زود این راه را به پایان مى‏رسانیم ولى در كشور ما كه به جهات بسیار هنوز عده‏ى معدودى خود را وقف هنر مى‏كنند از دست رفتن هنرمندى كه پله‏هاى موفقیت را مى‏پیمود بسى ناگوار است و همین تأثر خاطر است كه نگارنده را بر آن داشت كه با نوشتن این سطور یاد و خاطره‏ى نصرت‏اللَّه گلپایگانى را جاودان سازد و سرگذشت او را باقى گذارد. سرگذشت جوانى بیست و چهار ساله چیست؟ چندى طفل بوده؛ چند سالى تحصیلات ابتدایى كرده، هشت سال موسیقى فراگرفته و پنج سال به كار و مطالعه پرداخته و زندگى كوتاه خود را كرده و بسى امیدها و آرزوها داشته كه برآورده نشده است همه آنها كه از نزدیك با او تماس داشتند براى او آینده‏اى تابناك پیش‏بینى مى‏كردند و تصورشان هم درست بود ولى چه بسا امیدها كه به ناامیدى مى‏رسد و این هم یكى از آنها بود. حال ببینیم گلپایگانى در دوره كوتاه عمر هنرى خود چه كرد؟ گلپایگانى ویولن را به عنوان ساز تخصصى خود برگزید و در كلاس استاد هنرمند ابوالحسن صبا به فراگرفتن رموز این ساز پرداخت. استادش از او راضى بود و طولى نكشید كه از همدرسان خود سبقت گرفت. وى مخصوصاً در تقلید سبك و روش مخصوص صبا استعداد بسیار داشت و كوشش مى‏كرد در حالات خاص موسیقى ایرانى و كیفیت اجراى نغمه‏ها رویه استاد را دنبال كند. اهل فن به خوبى مى‏دانند كه نواختن، فقط اجراى صداها نیست و خاصه در موسیقى ملى ما بس رموز نهفته است كه باید درك كرد و دریافت كه چگونه باید نواخت و چطور باید از استاد تقلید كرد تا حالات و كیفیات موسیقى به خوبى جلوه كند و در شنونده اثر مطلوب گذارد. گلپایگانى از آن شاگردان بود كه این نكات را به خوبى تشخیص مى‏داد و درك مى‏كرد و صبا هم از این هنرجوى بااستعداد بسیار رضایت داشت و در راهنمائى ذوق هنرى او كوشش فراوان به كار برد تا در نواختن این ساز مهارت لازم را پیدا كرد. در موسیقى ایران موضوع تكنوازى اهمیت بسیار دارد و چون همراهى ساز دیگرى به عنوان اكمپانیمان مانند پیانو متداول نیست براى نگاه داشتن وزن از «تنبك» استفاده مى‏شود. به همین جهت براى هر نوازنده، نواختن این آلت ضربى كمك شایانى است. در آن هنگام در هنرستان هم رسم بر این بود كه شاگردان به زدن تنبك آشنا مى‏شدند و خوشبختانه هنرمندى چون آقاى حسین تهرانى كلاس وزن و ضرب را اداره مى‏كرد و در میان شاگردانى كه علاوه بر ساز تخصصى خود به این رشته نیز علاقه‏مندى داشتند چند تن بودند از همه بهتر باز هم گلپایگانى بود كه از تعلیمات خود استاد تهرانى بهره كافى برگرفت و در طول مدت تحصیل خود به نواختن این آلت ضربى نیز به خوبى آشنا شد و بعد هم استاد تهرانى براى اولین‏بار در موسیقى ایرانى نوازندگى دسته‏جمعى ضرب‏ها را ابتكار كرد و بدون شركت ساز، اركسترى از تنبك‏هاى متعدد تشكیل داد، وزن‏هاى مختلف را با سلیقه مخصوص به هم تلفیق نمود و در این جمع نوازندگان ضرب هم گلپایگانى هر وقت استاد حاضر نبود جانشین وى مى‏شد و نوازنده باهنرى از كار درآمد. بعضى از همدرسان دیگر گلپایگانى مخصوصاً پسرها در كلاس آقایان موسى معروفى و نصراللَّه زرین‏پنجه استادان تار و سه‏تار به نواختن این سازهاى ملى مشغول بودند. بى‏آنكه كسى او را به این كار تشویق كند چون تشخیص داد كه موسیقى‏دان ایرانى باید به یكى از سازهاى ملى هم آشنا شود شروع به نواختن تار كرد و به نواختن این ساز هم تا آنجا كه ضرورت ایجاب مى‏كند وارد شد. در این هنرستان براى اولین‏بار اركسترى به سرپرستى آقاى نصراللَّه زرین‏پنجه به‏نام اركستر تار و سه‏تار تشكیل شد. گلپایگانى نخست در این اركستر وظیفه اجراى وزن و نواختن تنبك را به عهده داشت سپس در ردیف نوازندگان تار قرار گرفت و پس از اینكه سالها بعد اركستر سازهاى ملى به رهبرى آقاى مهدى مفتاح آغاز به كار كرد در آنجا هم گلپایگانى به نواختن كمانچه پرداخت. بطور كلى استعداد این جوان هنرجو چنان بود كه او هم مانند استادش ابوالحسن صبا به نواختن سازهاى مختلف شوق و رغبت داشت و در همان حال كه ساز تخصصى خود را خوب مى‏نواخت و در نوازندگى روز به روز پیشرفت مى‏كرد و موفق مى‏شد، اوقات فراغت را هم به نواختن سایر سازها مى‏پرداخت و به اصطلاح معروف از هر چمن گلى مى‏چید. آرى او خود «گلى» خوانده مى‏شد چه معلمین و همدرسانش كلمه‏ى «گلپایگانى» را كوتاه كرده او را «گلى» مى‏نامیدند. من براى اینكه شاگردان هنرستان را تشوق كنم خیلى زود كلاس همنوازى را تشكیل دادم و آنها را به نواختن دسته‏جمعى واداشتم و همین كه به طرز نواختن دسته‏جمعى در دسته‏هاى چند نفرى آشنا شدند اركستر هنرستان به رهبرى على‏محمد خادم میثاق تأسیس شد و گلپایگانى در صدر ویولن اول‏ها نشست. این اركستر به خوبى پیشرفت داشت و گلپایگانى در همینجا به تنظیم قطعات موسیقى براى اركستر آشنا شد. معمول چنین است كه شاگردان هنرستان‏هاى موسیقى بعضى به كار نوازندگى رغبت بیشتر دارند و برخى به رشته‏هاى علمى موسیقى علاقه‏مند مى‏شوند. در هنرستان موسیقى ملى دروس تئورى و هارمونى به عهده نگارنده بود و در این درس‏ها نیز گلپایگانى همواره علاقه‏مندى به خرج مى‏داد و مسائل هارمونى را با رغبت كامل و دقت شایان حل مى‏كرد و پس از این كه دوره مقدماتى هارمونى را تمام كرد به «پارتیتور»هایى كه براى اركستر نوشته مى‏شد با دقت كامل مى‏نگریست و راه و رسم كار نویسندگى براى اركستر را فرامى‏گرفت. گلپایگانى پس از فراغت از تحصیل در هنرستان به كار گمارده شد. تصدى كتابخانه و نگهدارى صفحات موسیقى و نوارها و دستگاه ضبط صوت و نت‏هاى اركستر هنرستان با او بود. بعلاوه سمت معلمى هنرستان را هم داشت و تمام این كارها را با علاقه‏مندى انجام مى‏داد. وقتى اركسترهاى متعدد در هنرهاى زیبا تشكیل شد وى در اكثر آنها نوازندگى مى‏كرد و سرپرست یكى از اركسترهاى كوچك هم بود كه برنامه‏هایى براى تلویزیون ترتیب مى‏داد و من هر وقت برنامه‏اى را كه بوسیله او تنظیم شده بود گوش مى‏دادم به حسن ذوق او پى مى‏بردم. چند هفته قبل اركستر جدیدى از سازهاى ایرانى در تلویزیون به معرض نمایش درآمد كه در سبك نوازندگى و تنظیم آهنگ براى آن ذوق بسیار به كار رفته بود اركستر هم خوب صدا مى‏داد، معلوم شد زحمت آن هم به عهده‏ى گلپایگانى بوده است. بعد از شنیدن نغمات این اركستر چقدر خشنود شدم كه به حمداللَّه بعد از تجربیات و آزمایش‏هاى بسیار نوع خوبى از اركستر ملى تهیه شده كه هم سازها مناسب و هم آهنگ‏ها دلچسب و هم طرز زندگى با رویه و اسلوب صحیح است. این اركستر نیز ما را به انتظار برنامه‏هاى جالب بسیارى مى‏گذاشت كه متأسفانه معلوم نیست با درگذشت گلپایگانى سرنوشت آن چه خواهد بود؟ امید است كه تمرین اركستر ادامه یابد و نتایج مطلوب در بر داشته باشد. گلپایگانى علاوه بر نوازندگى ذوق سازندگى نیز داشت و در رشته آهنگسازى تنها به آنچه در مدرسه فراگرفته بود اكتفا نمى‏كرد. همواره درصدد تجسس و مطالعه بود و در سالهاى اخیر هر وقت به هنرستان مى‏رفتم او را بر روى اوراق موسیقى خم شده مى‏یافتم كه مشغول تركیب و تنظیم و ایجاد آهنگ بود و در این رشته نیز داراى سلیقه و ابتكار و ذوق مخصوص بود و زهى افسوس كه این همه شور و شوق در عین جلوه‏گرى خاموش شد و ناتمام ماند. داستان «گلى» گذشته از جنبه‏ى هنرجویى و نوازندگى و سازندگى و كسب هنر از لحاظ معنوى و اخلاقى نیز باید سرمشق جوانان هنرجو و هنرمند باشد. گلى جوانى بى‏پیرایه، خوش‏رو و خوش‏خو، مؤدب و معقول، پاك و منزه و نیك‏سرشت و نیكوسیرت، دور از انحرافات دوره جوانى و سرشار از حسن‏خلق بود. براى تمام همكاران و دوستان یارى دلجو و دوستى صمیمى و مهربان بود. از هیچكس به بدى یاد نكرد و همه او را چون جان شیرین دوست داشتند. نمونه‏ى بارز این مطالب فاضله قطرات اشكى بود كه در ماتم او از دیدگان همه به چهره‏ها مى‏غلتید. هنگامى كه در روز پنجشنبه سیزدهم دى‏ماه 1341، خورشید تابان از زیر ابرهاى زمستان بیرون مى‏آمد و به طرف افول مى‏رفت و بر آرامگاه او كه پوشیده از حلقه‏هاى گل میخك و نرگس بود مى‏تابید و هنردوستان دل‏افسرده اشك غم مى‏ریختند، آفتاب عمر «گلى» عزیز نیز غروب كرده و پنجه هنرمند ناكام در دل خاك تیره پنهان شده و سرگذشت كوتاه او به پایان رسیده بود. هنگامى كه براى گذشته خود غرق تفكر و اندیشه بودم آرامگاه ابدى دوست هنرمند ارجمند دیگرى نیز كه استاد اولیه «گلى» بود، در چند مترى دیده مى‏شد. آرى حسینعلى وزیرى‏تبار در مرداد 1337 چهار سال و چند ماه قبل رخت از جهان شسته و در همان گورستان به خواب ابدى رفته بود. اولین روز ملاقات «گلى» از خاطرم گذشت كه وزیرى‏تبار دست او را گرفته به هنرستان آورد و اینك پس از سیزده سال و چند ماه استاد و شاگرد گویى دست به دست هم داده در افق بى‏كران وهم و خیال از نظر ناپدید مى‏شدند و ما را با درد و غم بى‏پایان خود تنها مى‏گذاشتند كه دمى با خود بیندیشیم و بدانیم كه در این جهان چیزى جز نیكى پایدار نیست».


Send Comment
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.