0
The current route :
تلنگری به وجدان اخلاق

تلنگری به وجدان

شاید بسیاری از افراد، تشرف عالم روشن ضمیر حضرت آیت الله بهجت (رحمه الله) را به حرم حضرت معصومه (ع) به خاطر دارند، بعضی حتی با این بزرگوار هم مسیر شده و برای پیشرفت در مقامات معنوی از ایشان راه کارهای اخلاقی...
روابط جنسی در مکاتب مختلف اخلاق

روابط جنسی در مکاتب مختلف

شهوت تمایل نفس به چیزی است و از اطلاقی که در این تعریف مشاهده می شود معلوم می گردد که شهوت دارای معنای متعدد است و اینکه بعضی آن را فقط به شهوت جنسی تعریف کرده اند، غلطی فاحش است بلکه امور جنسی و شهوانی...
حق با حق است نه با اکثریت اخلاق

حق با حق است نه با اکثریت

بنابر موازین روان شناسی اسلامی، فطرت به عنوان یک عامل ذاتی و غیر اکتسابی و کمال گرا و شهوت به عنوان یک عامل ذاتی و غیراکتسابی و خواهان دستیابی به لذت تا حد بی نهایت، در تمام انسانها وجود دارد و بین این...
از ستیزه جویی با مردم خودداری کنیم! اخلاق

از ستیزه جویی با مردم خودداری کنیم!

اصل سی و هشتم از اصول رشد که به منظور اصلاح روابط بین فردی، پیشگیری از اختلالات روانی واکنش، ایجاد زندگی سالم و حرکت به سمت رشد در اسلام مطرح شده و در نظر گرفته شده است، اصل لزوم خودداری از ستیزه جویی...
تحمل و تغافل کلید مردم داری اخلاق

تحمل و تغافل کلید مردم داری

اصل واکنش متقابل و توجه به تحمل و تغافل یکی از اصول قطعی اسلامی در روابط بین فردی است. در قرآن مجید آمده است که هر گاه به شما تحیتی گفته شد به بهتر از آن تحیت گویید و یا به همان اندازه آنرا رد نمایید.(1)
مادران معاویه ، ابن زیاد و عمر عاص اخلاق

مادران معاویه ، ابن زیاد و عمر عاص

در این مقاله به بررسی وضعیت مادران معاویه ، این زیاد و عمر و عاص و شرح حال زندگی و شهرت آن ها پرداخته شده است، با راسخون همراه باشید:
فساد های یزید بن عبدالملک اخلاق

فساد های یزید بن عبدالملک

پس از «عمربن عبدالعزیز»، «یزید بن عبدالملک» به خلافت رسید. او به کاری جز شراب خوری و زن بازی توجه نداشت و شب و روز، بزم عیش و نوش بر پا می ساخت و به لذت بردن از دو نفر از کنیزان ماه رویش به نامهای
عبرت آموزی در حسادت اخلاق

عبرت آموزی در حسادت

روزی «منصور دوانقی» از «ابن ابی لیلی» قاضی اهل تسنن پرسید: «قاضی ها خاطره های بسیاری از قضاوتهای خود دارند که اغلب آنها شنیدنی می باشد. یکی ازآنها را برایم نقل کن.»
عاقبت نفرین پدر اخلاق

عاقبت نفرین پدر

سالی حضرت امیرالمؤمنین (ع) به همراهی فرزندش حضرت امام حسن (ع) در مکه مشرف بود. شبی به طواف خانه کعبه آمدند. وقتی که پاسی از شب گذشت و جمعیت به خانه ها رفتند. صدای ناله ای شنیده می شد و یک نفری به زبان
عاقبت ظلم اخلاق

عاقبت ظلم

می گویند در مملکتی وقتی سلطان آن دیار از دنیا رفت، پسر او که بسیار عادل و نیکوکار بود در جای وی نشست و سلطان گردید. او در آن موقع هجده سال داشت.