به یقین همکاری‌های نزدیک و پنهان سران یهود با سازمان ترسناک و تروریستی مافیا، از جمله عوامل نفرت از این قوم در دوران معاصر به شمار می‌آید

یکی از عواملی که موجبات انزجار و نفرت ملل جهان را نسبت به یهودیان فراهم آورده است، تلاش‌های حساب شده و پیوسته این طایفه در تحریف کتاب‌های آسمانی و ایجاد توطئه و انحراف در ادیان الهی است.

در سال 1883 م، یک نویسنده‌ی یهودی به نام موشیه لیلینبلوم در مقاله‌ای که با عنوان «آینده‌ی ملت ما» منتشر ساخت، گفت: در پیش روی ما، سه راه بیشتر نیست:

گرچه اندیشه‌ی صهیونیستی، ریشه در دوران باستان دارد و تنها، مولد اقدام سیاسی تئودور هرتزل نیست؛ ولی چنان چه بخواهیم زنجیره‌ی تلاش‌های مستمر و برنامه‌ریزی‌های حساب شده و جدّی یهودیان را در اشغال سرزمین فلسطین

اصولاً یهودیان دوره‌ی قرون وسطا، از انجام وظایف دولتی، چه سیاسی و یا اداری خودداری می‌کردند و ترجیح می‌دادند که به موجب توصیه‌ی تورات، به مشاغل آزاد تجاری بپردازند.

نظر به این که یهودیان، اهل کتاب بودند و از پیش‌تر، ظهور پیامبری را از میان قوم خویش و نسل اسحاق انتظار می‌کشیدند، با پیامبر اکرم (ص) که از نسل اسماعیل و از غیریهودیان مبعوث شده‌ بود، به مخالفت برخاستند.

در اواخر سده‌های میانی، یهودیان اروپا به اشاعه‌ی عمدی بیماری طاعون متّهم شدند.عدم رعایت بهداشت در محله‌های گتو و آلودگی زندگی یهودیان، این اتّهام را تشدید می‌کرد.

یهودیان به عنوان مردمانی مهاجر، که همواره برحسب شرایط و مقتضیات، از نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر کوچ می‌کردند، اقامتشان در هیچ سرزمینی جنبه‌ی دایمی نداشت، و بلکه موقّت تلقّی می‌شد. از این رو، آنان به هیچ آب...

این که تورات یهودیان را از رباخواری در میان خود منع کرده و آنان را در رابطه با دیگران مجاز می‌شمارد،(2) نشان می‌دهد که پیشینه‌ی بنی‌اسرائیل در امر رباخواری، به زمان‌های کهن باز می‌گردد.

کارل مارکس بنیان گذار مکتب مارکسیسم که خود در اصل یک یهودی بوده است، در کتاب مختصر خویش، با عنوان درباره ی مسئله ی یهود(1) می گوید: