0
The current route :
اروپای غربی و جنگ: تلاش های جمعی یا فردی سایر مقالات

اروپای غربی و جنگ: تلاش های جمعی یا فردی

جنگ ایران و عراق منافع قدرت های بزرگ را در حوزه ی خلیج فارس و خارج از آن به خطر انداخته بود. با بررسی نقش این قدرت ها بهتر می توان ابعاد گوناگون این جنگ را درک کرد. مقاصد اصلی کشورهای اروپای غربی به دلیل
اتحاد شوروی و جنگ : اعلام بی طرفی، جانبداری عملی سایر مقالات

اتحاد شوروی و جنگ : اعلام بی طرفی، جانبداری عملی

در این مقاله به بررسی نقش اتحاد شوروی در جنگ ایران و عراق می پردازیم . شوروی از یک سو با عراق روابط نزدیکی داشت و از سوی دیگر نگران روابطش با حکومت انقلابی جدید تهران بود . آیا شوروی الگوهای سنتی سیاست
قدرت های منطقه ای و جنگ : عدم بی طرفی سایر مقالات

قدرت های منطقه ای و جنگ : عدم بی طرفی

در این مقاله به تجزیه و تحلیل الگوهای متغیر روابط منطقه ای ناشی از جنگ ایران و عراق می پردازیم . همچنین برای تعیین کشورهای هم پیمان ، متخاصم و بی طرف منطقه ، به بررسی سیاست های اجرایی قدرت های منطقه در...
نمازی که مرا از محسن جدا کرد سایر شهدا

نمازی که مرا از محسن جدا کرد

یک ماهی می‌شد که آمده بودم لبنان. مثل همیشه با عنوان خبرنگار آزاد. آن‌قدر آزاد که نه کسی ریالی بابت هزینة سفر می‌داد و نه تضمین یا بیمه‌ای برای اتفاقات احتمالی می‌‌کرد؛
نردبان شیرمردی در چشم چمران گفتگو

نردبان شیرمردی در چشم چمران

روزهایی که حسین دانش‌جوی دانشگاه مشهد بود، برای بسیاری از اقوام، دوستان، برادران و خواهران خود نامه می‌نوشت و در نامه‌‌‌های خود، آن‌ها را به فکر، مطالعه و اندیشیدن دعوت می‌کرد.
کسی حق ندارد پشت سرش را نگاه کند! سایر شهدا

کسی حق ندارد پشت سرش را نگاه کند!

قاشق داغ را گرفت و چسباند پشت دستم. دادم به هوا رفت. گفت: گناه‌هایی که انسان توی دنیا مرتکب می‌شود، همین جوری است. از سر غفلت انجام می‌دهد، بدون ‌این‌که حواسش باشد.
علم‌الهدی نمی‌خواست دانشجوی پفکی باشد! حسین علم‌الهدی

علم‌الهدی نمی‌خواست دانشجوی پفکی باشد!

«نصرت‌الله محمودزاده» از کسانی است که در هویزه حضور داشته و از نزدیک شاهد اتفاقات بوده است. «حماسۀ هویزه» کتابی است که در سال 64، در شرح وقایع سه ساعت روز دوم هویزه نوشته شده است
عروسی به صرف عزاداری! ادبیات دفاع مقدس

عروسی به صرف عزاداری!

والله از اول جنگ حتی یکی از مسوولین نیامده از ما بپرسد خرت به چند؟! خودمان آن قدر سِرتِق بازی در آوردیم و به این رو آن ور زدیم تا فهمیدیم دیده‌بانی و گرفتن گرا و مختصات جبهة
شکارچی لحظه‌های شهدا ادبیات دفاع مقدس

شکارچی لحظه‌های شهدا

آن روز مرد ادیب مضطرب بود و پریشان؛ حال‌و‌هوای محرم او را گرفته بود. یاد شهیدان و رفیقان خونین‌بالش را در ذهن مرور می‌کرد. التهاب ناخودآگاهی در وجودش زبانه می‌کشید؛
شبی که «مهرداد»، «مهدی» شد ادبیات دفاع مقدس

شبی که «مهرداد»، «مهدی» شد

در پایگاه ناحیه مشغول ثبت‌نام یک نفر برای اعزام بودم که تلفن زنگ زد. برادرم بود، گفت: علی! یک بنده خدایی را سراغت فرستادم، فکر جبهه‌ رفتن را از سرش بیرون کن که مسأله‌اش خیلی خاص است.