The current route :
تشییع سید حسن نصرالله: از خاکسپاری موقت تا مراسم رسمی
خوشنویسی در معماری
لا فتی الا علی در خوشنویسی
دغدغه ها و توصیه ها ی رهبر معظم انقلاب در حوزه هوش مصنوعی
معرفی هتل های نزدیک حرم امام رضا (ع)
تاثیر بازدارندگی نماز در انجام گناه
نگاهی به امکانات هتل عباسی اصفهان
چگونه به نماز عشق بورزیم؟
امتیازات تشیع نسبت به سایر مذاهب چیست؟
مقاصد پرطرفدار برای سفرهای نوروزی
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
پیش شماره شهر های استان تهران
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
تاریخ تولد امام زمان(عج)
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن نماز والدین
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
احکام روزه قضا آیت الله خامنه ای

عيد واقعي
سال 58، به دليل وضعيت خاصي که بر جامعه حاکم بود، معمولاً نيروهاي پاسدار بيشتر اوقات را در پادگان بودند و هر وقت مرخصي مي خواستند، بايد از مسؤول مربوطه برگه ي مرخصي مي گرفتند و دژبان دم در هم کنترل مي کرد.

سيرت خوبان
وقتي نيروهاي جديد به جبهه و گردان اعزام مي شدند زود با سيد اُنس مي گرفتند چرا که اثرات اخلاق و معنويت او به قدري زياد بود که روي ديگران تأثير مي گذاشت.

عاشق کتاب و کتاب خواني
در پاسگاه گرمک مستقر بوديم. نيروها حدود سه ماه آنجا به انتظار عمليات مانده بوديم ولي عمليات انجام نشد. حوصله شان سر رفته بود. کمي هم براي تغذيه مشکل داشتند.

حرمت خاطي را نگه داريد!
روزي سوار بر خودروي ايشان از خيابان شهداي ورامين عبور مي کرديم. حاج مصطفي قصد گردش به چپ داشت و راهنماي سمت چپ را زده بود، ناگهان موتورسواري که با سرعت غيرمجاز و از خياباني يکطرفه و ممنوعه در حرکت

اجازه نداد به گناه اعتراف کند!
براي امر به معروف و نهي از منکر شيوه ي ويژه اي داشت. امر به معروف کردنش را خيلي دوست داشتم. هميشه به او مي گفتم که هرگاه خطايي از من سر مي زند، مرا آگاه کن. امر به معروف کردنش به گونه اي نبود که انسان...

ورشکسته ي معنوي!
در يکي از عمليات ها از ناحيه ي پا مجروح شد و پايش شکست. او را به بيمارستاني در کاشان منتقل کردند. براي ديدار او به همراه جمعي از بچه ها و رزمندگان نجف آباد به کاشان رفتيم.

با سختیها نفس را باید پاک کرد
یک روز تنهایی به خانه ی حاج قاسم رفتم تا با ترفندی او را راضی کنم و با خودم به سقز ببرم. وقتی تو خانه ی حاجی نشسته بودم، پدرش خیلی عصبانی و ناراحت بود و تا خوردم، به من و جنگ و همه چیز فحش داد.

هر کس براي خودش سنگر بکند
ايشان در منزل با من برخوردشان خيلي خوب بود. پس از اين که بچه هاي ما بزرگ شدند، اگر من مثلاً با تندي با بچه ها صحبت مي کردم، مي گفت: اين روش درست نيست، هر چيزي را بايد با اخلاق به آن ها فهماند، با تندي...

يا بزن يا حلالم کن!
شما برويد اين مطلب را در همدان بپرسيد؛ امکان ندارد که محمود لااقل يک بار به منزل هر يک از پاسداران سپاه سرکشي نکرده باشد. به خانه ي تک تک بچه ها رفته بود. در اين سرکشي ها، وضع طرف ملاقات محمود از دو حال...

خونسردي و آرامش
روزهاي آخر سال 1366 به منطقه ي عملياتي دربنديخان عراق، جايي نزديک شاخ شميران رسيديم. در آنجا مي خواستيم سنگر درست کنيم. چند نفري جمع شديم و شروع به کار کرديم. در حين کار يک نفر جوان را ديدم که هم سن و...