خلاصه داستان: دخترى شهرستانى ( پورواينس ) مجبور مى‏شود نامزد نقاش خود ( ميلر ) را ترك كند و به پاريس برود تا با مردى متشخص ( منجو ) ازدواج كند. شرح فيلم: چاپلين با اين ملودرام جدى، كه خود در نقشى كوتاه...

خلاصه داستان: روايت انجيلى: « حضرت موسى » ( رابرتس )، مردم بنى‏اسراييل را به مبارزه عليه فرعون ( د روچ ) فرامى‏خواند و مصر را ترك مى‏كند. روايت معاصر: دو برادر ( ديكس و لاروك ) دو سياق كاملا متفاوت را...

خلاصه داستان: « خانم بوده » ( درموز )، زنى احساساتى و رمانتيك و علاقه‏مند به خواندن داستان‏هاى عاشقانه است. او با شوهر بى‏احساس‏اش ( آركيلى يره )، تاجرى پولدار، دچار مشكل است و در رؤيا خود را كنار مرد...

خلاصه داستان: « مك تيگ » ( گاولند )، معدنچى سابق به عنوان دندان‏پزشك در سن‏فرانسيسكو شروع به كار مى‏كند و با « ترينا » ( پيتس ) دختر مهاجر آلمانى ازدواج مى‏كند. پس از به دست آوردن مقدار زيادى پول در بخت...

خلاصه داستان: « نورما» ( كلوز ) كه در كودكى بر اثر حادثه‏اى پدر و مادرش را از دست داده، در خانواده‏ى « سيسيف » لوكوموتيوران ( مارس ) و با پسر او، « الى » ( دوگراوون ) بزرگ مى‏شود. اما هيچ كدام از حقيقت...

خلاصه داستان: « هارولد » ( لويد ) به دنبال تهديدهاى نامزدش ( ديويس ) رهسپار لس آنجلس مى‏شود تا پول پارو كند اما به جايى نمى‏رسد. تا اين كه دختر خود را به شهر مى‏رساند. و حالا « هارولد » كه بايد، واقعا،...

خلاصه داستان: زندگى روزمره‏ى خانواده‏اى اسكيمو؛ اين كه چطور غذا مى‏خورند، خانه مى‏سازند، شكار مى‏روند، ... و مى‏خوابند. شرح فيلم: روايت‏گرى نانوك شمالى نه در قالب سينماى داستانى مى‏گنجد و نه به معنايى...

خلاصه داستان: « ماكس » ( لندر ) در سر راه خود به پاريس، با « سه تفنگچى » مبارزه مى‏كند و سپس با آنان هم‏راه مى‏شود و با سربازان دوك « ريچ لو » مى‏جنگد تا سرانجام به عنوان چهارمين « تفنگچى » پذيرفته مى‏شود....

خلاصه داستان: يك كنت ( كورتنر ) به برخوردهاى همسرش ( ويهر ) با چهار شواليه حسادت مى‏ورزد. يكى از آنان ( فون وانگنهايم ) تقريبا زن را اغوا مى‏كند. در اين ميان، شعبده‏بازى از راه مى‏رسد و پيشنهاد مى‏كند...

خلاصه داستان: « ريچارد شيردل » ( بيرى ) رهسپار شركت در جنگ‏هاى صليبى شده است و در غياب او، « شاهزاده جان » ( دگراس ) مى‏كوشد تا تاج و تخت را غصب كند. در اين جا « ارل هانتيگتن » ( فربنكس ) با نام « رابين...