The current route :
سریع ترین روش پایین آوردن تب کودک
از غذا تا ایمان، از لباس تا تقوا: همراهی دو جهان در قرآن»
خوشمزه ترین میوه جهان
پر استرس ترین مشاغل کدامند؟
چگونه در شرایط جنگی آرامش و خونسردی خود را حفظ کنیم؟
قدیمی ترین قوم ایران چه کسانی بودند؟
امنیت: از جان تا ایمان، راهی به سوی آرامش (با نگاهی به آموزههای اهلبیت)
هر آنچه درباره قدیمی ترین شهر ایران باید بدانید
وقف؛ خط مقدم نبرد فرهنگی جهان اسلام با صهیونیسم
هر آنچه درباره لوگاریما، دریاچه ناپدید شونده باید بدانید
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
پیش شماره شهر های استان تهران
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن نماز والدین
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟

مرگ و زندگی
اون حلقه که تو دستته ، طناب اعدام منه ستاره ی غرق به خون تو سفره ی شام منه تو اون جا غرق زندگی ، من این جا غرق مردنم
مثل یه دیوونه دارم اشک می ریزم ، جون می کنم

ماه گرد حلقه ها
گره گرم نگامون ، نرمی لبخندهامون لحن عاشق صدامون ، لحظه لحظه قصه هامون سوسوی ستاره هامون ، چشم از دوری جدامون
یادمون میاره روزه ماه گرد حلقه هامون

جادو
یه کاری کردی ، قلبم که بدونت حتی مردن سخته حتی بی تو خوبم ، لذت از زندگی بردن
یه کاری کردی که از یاد نمی ری حتی یه لحظه درد عشقت کرده پیرم اما باور کن می ارزه

شاهزاده
تو که هستی زندگی هست ، قدرت هر خستگی هست می شه دست قسمت رو بست زیر ضربه های لعنت ، که یه دشمن تو خلوت نمی سوزه ، می کوبونه ، هر خیال عاشقونه
بود و موند و خوند و نشکست

رویای دریا
یه لحظه هم سخته که بودنت رو حس نکردن یه حسی شبیه حس سرد و تلخ مردن نمی تونم ، نمی ذارم ، نمی خوام و نمی شه تمومه لحظه هامونو به خاطره سپردن
یه ثانیه اش ، یه عمره فکر کنم که دیگه نیستی آهای جدایی ، نمی...

خدا رو چه دیدی
خدا رو چه دیدی ، تو شاید بمونی شاید غصه هامو ، تو چشمام بخونی خدا رو چه دیدی ، شاید دل سپردی شاید عشقمون رو تو از یاد نبردی
هنوز بی قرارم به یاد نگاهت ، نشستم تو بارون بازم چشم به راهت هنوز...

آغوش
کی گفته باید بشکنم تا دستمو بگیری خسته شدم از عمری غربت و غم و اسیری کی گفته باید گریه ی شب هامو در بیاری
تا لحظه ای وقت شریفت رو واسم بذاری

به تو مدیونم
واسه ی چشای خیسم ، به تو مدیونم این که از غم می نویسم ، به تو مدیونم این که بی جونم و سردم ، این که بی روحم و زردم پی آرامشی که بردی و من پی اش می گردم ، به تو مدیونم به تو مدیونم ، به تو مدیونم

تصنیف شیدایی
در همه دير مغان نيست چو من شيدايي خرقه جايي گرو باده و دفتر جايي دل كه آيينه صافي است غباري دارد وز خدا مي طلبم صحبت روشن رايي
شرح اين قصه مگر شمع برآرد به زبان

تصنیف آستان جانان
شعری بخوان که با او رطل گران توان زد راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد قد خمیده ما سهلت...