The current route :

تخطئه و تصویب (2)
هر چند بطلان نظریهی تصویب، صحت نظریهی تخطئه را ثابت میکند، ولی مخطئه بر حقانیت نظریهی تخطئه به قرآن، روایات، اقرار صحابه، اجماع و عقل نیز استدلال کرده اند.

تخطئه و تصویب (1)
تخطئه و تصویب دو اصطلاح است که برای دو مشرب فکری در کلام و اصول فقه به کار میرود. قائلان به تخطئه را «مُخطِئه» و قائلان به تصویب را «مُصوّبه» می نامند.

استصحاب در فقه
برای استصحاب در اصطلاح، تعریفهای مختلفی بیان شده است که صاحب کفایه رحمه الله آنها را مشیر به معنای واحدی میداند و آن حکم به بقای حکم یا موضوع دارای حکمی است که در بقای آن شک باشد. برخی گفته اند:

حجیت احکام شرایع گذشته در فقه
منظور از شریعت گذشته، هر یک از شرایعی است که خداوند بر انبیای پیشین نازل فرموده است، مانند شریعت موسی و عیسی (علیه السلام).

سد و فتح ذرایع در فقه
سدّ ذرایع عبارت است از منع شرعی از هر راه یا وسیلهای که از روی قصد یا بدون قصد به محرمات شرعی منجر شود. برخی سدّ ذریع را منع از هر حیلهای که ممکن است سبب ابطال حکم شرع شود، میدانند. سدّ ذرایع از

استحسان در فقه
برای استحسان، تعریفهای گوناگونی ارائه شده است. برخی گفته اند: استحسان، عدول از قیاسی به قیاسی قوی تر است. برخی گفته اند: استحسان آن چیزی است که مجتهد آن را نیکو تشخیص دهد. برخی استحسان را عدول

قیاس و کاربرد آن در اجتهاد
قیاس در لغت به معنای اندازه گیری و در اصطلاح اصولیان، همان تمثیل در اصطلاح منطق است که استدلال به حال جزئی بر جزئی دیگر است. هرچند قیاس مورد قبول اصولیان شیعه، به برهان برمی گردد. برای قیاس

عقل به عنوان منبع اجتهاد
حکم عقل موجب وصول به حکم شرع دانسته شده، به گونهای که از علم به حکم عقلی، علم به حکم شرعی به دست میآید. مقصود از حکم عقل این نیست که عقل در برابر خداوند، حاکم به حکم شرعی است، بلکه مراد این است که

اجماع به عنوان منبع اجتهاد (2)
در کتابهای تفسیری و اصولی برای حجیت اجماع به آیاتی تمسک شده است که در ذیل به بررسی برخی از آنها میپردازیم:

اجماع به عنوان منبع اجتهاد (1)
از کلمات ارباب لغت استفاده میشود که مراد، نحو خاصی از عزم است که از آن به گونههای مختلفی تعبیر میشود؛ مانند: «إحکام النّیة» و «الإعداد و العزیمة علی الأمرِ» و «کأنّه جمع نفسَه له».