The current route :

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (7)
صبح دير برخاستم. قدري در باغ گردش کردم. باز استراحت نمودم. ناهار صرف کرده خوابيدم. عصر فريضه به جا آورده اصلاح نموده، رفتم منزل بني عباسي احوالپرسي. اول شب مراجعت کردم. دکتر حبيب آمد. قدري بليت زده، شام...

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (6)
صبح بعد از صرف صبحانه رفتم تلگرافخانه. توسط همايونفر، تلگراف مجاني به سرگرد ارشد دولتشاهي، رئيس امنيه بوشهر که وارد اصفهان شده است، کردم که به شيراز، منزل من وارد شود. ظهر ناهار صرف و راحت کردم. عصر بعد...

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (5)
صبح رفتيم تلگراف خانه که عمارت آن محل سلام کريمخان زند بوده ، به ملاقات همايونفر. رئيس پست و تلگراف بوشهر که به مرخصي طهران رفته بود، وارد شد. آشنا شديم. بعد از ساعاتي امير آمد. رفتم بازار. صدفها را نوري...

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (4)
صبح رفتم ملاقات همايونفر. چهارده تومان قيمت پتو را داد. از آنجا رفتم حمام وکيل دلاک تميزي بود خوب کيسه کشيد. ظهر آمدم منزل. رفتم خانه رزمجو، ناهار حليم بادمجان صرف شد. به منزل مراجعت [ و] راحت کردم. ديروز...

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (3)
صبح بعد از گردش در باغ و صرف چاي، پسره ي امير نام آباده ئي که ننه سيد دلال فرستاده بود آمد. بچه زرنگ حقيري به نظر آمد. در سن هجده نوزده سال قرار شد ماهي سه تومان مواجب و خرج او داده شود. حساب مواجب همه...

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (2)
صبح زود برخواستم [برخاستم] سعدالله را بيدار کردم. ديشب پالان الاغ کوچک را برداشته بود و در کار تنبلي مي کرد، تغيّر کردم، قهر کرد رفت. تلفون کردم محمود آدم حاجيان حقيقي که دو روز قبل نوکر پيدا کرده بود...

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (1)
حسين ميرممتاز نماينده مشهد در دوره ششم مجلس شوراي ملي است. او به اين خاطر زندگي و علايق ملکي خود را در خراسان ترک کرده و در تهران اقامت گزيده است. دوره دو ساله مجلس ششم در 22 مرداد 1307 به پايان مي رسد...

روسيه، درياي مازندران و استرآباد (6)
از آنجا که در مدت اقامتم در شهر استرآباد اين خبر دهان به دهان مي شد که انباري که رواندوف در گز در دست ساخت داشت و نيز انباري که پيش تر بنا کرده بود، هر دو به وسيله زمان خان، کلانتر ناحيه گز، کاملاً نابود...

روسيه، درياي مازندران و استرآباد (5)
در ورود به گومش تپه موفق شديم قايقي بزرگ تر تهيه کنيم و با آن عازم حسن قلي شديم. گومش تپه باريکه اي کوچک از خشکي است که در دريا پيش رفته و در حدود يک مايلي شمال دهانه رود گرگان واقع است. گومش تپه و مسافتي...

روسيه، درياي مازندران و استرآباد (4)
در نخستين بازديدم از استرآباد، حاکم وارد موضوع موقعيت روس در ايالت نشد. اما پس از بازگشتم از صحرا به آنجا، در ملاقاتي که با من داشت، بعد از مرخص کردن همراهان ايراني اش، خود سر صحبت درباره آن موضوع را باز...