The current route :

نگاهي به فيلم نامه «رسم عاشق کشي» و گفتگو با خسرو معصومي فيلم نامه نويس فيلم
فيلمنامه رسم عاشق کشي در بردارنده يک ويژگي اصلي و بسيار مثبت است که آن را از همه قصه ها و طرح هاي مشابه و بارها ديده اش متمايز مي کند؛ ايده و پيرنگ کاملاً نو و بکر و ضد کليشه که تازه آن هم ممکن است در...

نگاهي به فيلمنامه «جايي ديگر» : ولي بي تو نمرديم
از هر منظري که به فيلمنامه جايي ديگر بنگريم، آن را اثري جسورانه مي يابيم. در دوره اي که اقتصاد نابسامان سينماي ايران قدرت ريسک فيلمسازان را در هر روز بيش از پيش کاهش مي دهد و آنان را وادار به پذيرفتن الگوهاي...

گفت و گو با ايرج طهماسب فيلمنامه نويس «خوابگاه دختران»
ايرج طهماسب پس از دختر ايروني در خوابگاه دختران نيز تنها نقش فيلمنامه نويس را بر عهده گرفت، ولي اين بار کاري متفاوت از آثار قبلي اش ارائه داد؛ فيلمنامه اي در ژانر وحشت. با او درباره دومين تجربه اش با حسين...

نگاهي به عنصر تعليق در فيلمنامه «خوابگاه دختران»
مي گويند سخت ترين کار براي سازنده يک فيلم تريلر «ايجاد ترس» است. چرا که تماشاگر هشيار، تکنيک هاي اين کار را مي داند و به اين راحتي ها نمي ترسد. اما تماشاگر هشيار و با تجربه نيز «غريزه» دارد و چون «ترس»...

هفت سکانس نخست فيلمنامه سوته دلان
حبيب پشت ميزش مي نشيند و کروات خود را باز مي کند.کريم، برادرش نيز در همين حين وارد دکان مي شود، پشت ميزش مي نشيند و بدون گفتن کلامي، چرتکه را برداشته و به حساب کردن مي پردازد. دو مشتري رو بروي ميز حبيب...

گزارشي از نشست يک فيلم يک فيلمنامه «سگ هاي انباري»
اول آذرماه، سالن خليج فارس فرهنگسراي نياوران ميزبان علاقه مندان «نشست يک فيلم، يک فيلمنامه» بود که اين ماه به نمايش و نقد و بررسي فيلمنامه سگ هاي انباري به کارگرداني کوئنتين تارانتينو اختصاص داشت. اين...

نوشتن ديالوگ براي آخرين جهنمي!
1.«هنگامي که تنهاست، کسل است، ولي در ميان جمع سرحال و با نشاط است و دوست دارد که در هر کاري از او تعريفش کنند. اينها سه علامت آدم رياکار است. جملات بالا ترجمه روايتي از يکي از معصومين (ع)است که من آن را...

معرفتشناسی و سینما
در مبادی امر پیش آمدن این ذهنیت بدیهی است که فیلمها که مفاهیم را در ساحت عمل ارائه میدهند و نه در ساحت «تأمل و تفلسف» چگونه میتوانند روشنکنندهی اندیشههای فلسفی باشند. پندار عمومی بر آن است که فلسفه...

مرد نقابدار پرده هاي جادو را کنار زد
شما مي دانيد چطور ممکن است يک نفر را در تابلويي که چندين قفل و زنجير به آن آويزان است. زنداني کرد و بعد او بتواند فرار کند؟ اصلا ممکن است يک انسان از وسط نصف شود، بتوان فيل را غيب کرد يا تيري از بدن انسان...

مرد نقابدار و حقه هاي آنجل
خيلي از شعبده بازان از مرد ماسکي کينه به دل دارند، چون او حقه هاي چون راه رفتن روي آب، عبور دادن دست از بدن، ناپديد کردن اجسام، پرواز کردن در هوا، رازه حلقه هاي چيني، راز قوطي هاي نوشابه و راز بيش از (120)شعبده...