0
The current route :
آخرين شب عباس دوران

آخرين شب

نقشة بزرگ دیواری با مقیاس یک میلیون وام را چندین بار بررسی می کند. او می داند فاصلة دو نقطه بر روی نقشه به اندازة فاصلة‌ افقی همان دو نقطه بر روی زمین است و اطمینان دارد که نقشه به نسبت واقعی آن یک میلیون...
تصویر منتشر نشده از شهید باکری مهدی باکری

تصویر منتشر نشده از شهید باکری

روز جمعه بود وایشان از جبهه آمده بود که به خانواده خود در شهر اهواز سربزند به پارک موتوری رفته بود تا روغن ماشین را عوض کند. فرد بسیجی که مسئول تعویض روغن بودگفته بود : برو برادر روز جمعه است دارم لباسهایم...
آخرین نوشته شهید 22 بهمن سایر شهدا

آخرین نوشته شهید 22 بهمن

22 بهمن 57 که گاردی‌های رژیم طاغوت توی خیابان‌ها به مردم حمله کردند، اکبر که در خانه بود، وقتی متوجه این مسئله شد، بلافاصله با خودکار قرمز رنگی که در دست داشت، روی کاغذی نوشت «این دنیا ابدی نیست، به فکر...
روایت سرآشپز لشکر از شب عملیات عملیات‌ها

روایت سرآشپز لشکر از شب عملیات

شب اول عملیات، جنگی تمام قد آغاز شد. هنوز صبح نشده عراق پل را زد، آتش دشمن هم شروع شد. ما وسط معرکه قرار داشتیم، توپخانه دشمن روی سر ما آتش می ریخت، توپخانه ما می رفت برای دشمن که گاهی هم نصفه و نیمه می...
باب الفتوح ادبیات دفاع مقدس

باب الفتوح

خرمشهر، هويزه، بستان و... جولانگاه بعثيان است و آبادان بزرگ با تمام اهميتش سخت در محاصره ارتش عراق است؛ هيچ اراده ي مؤثري در داخل کشور در پي آزادسازي مناطق اشغالي نيست، به جز امام (ره) که به تنهايي در...
روزي به ‌رنگ پيروزي بعد از پیروزی انقلاب

روزي به ‌رنگ پيروزي

پنجشنبه 12 بهمن 1357، سوم ربيع‌الاول 1399: خبر مهم امروز ورود امام خميني به تهران است. راديو و تلويزيون هم اعلام كردند ورود آيت‌الله را در تلويزيون پخش خواهند كرد. ساعت 30/9 صبح امروز پنجشنبه، آيت‌الله...
شهيدي که باعث شد مادرش به زيارت برود سایر شهدا

شهيدي که باعث شد مادرش به زيارت برود

خانواده برای شناسايی شهید محمد تیموریان به معراج الشهدا مشهد می روند، مادر وقتی تابوت فرزندش را می بیند ، می گوید: این محمد من است، خودش هست، آمده است مشهد تا آن عهدی که با مادرش بسته را وفا کند.
خوانديم تا چشم هايشان نبينند ادبیات دفاع مقدس

خوانديم تا چشم هايشان نبينند

سکوت مرگباري منطقه فاو را در برگرفته بود. انتهاي خط، سعيد و رضا درون سنگر به نگهباني نشست بودند. جلوي سنگر کانال مخروبه اي قرار داشت که سمت چپش را آب و سمت راست آن را نيزار پوشانده بود. ناگهان از درون...
مثل پدر بود... سایر شهدا

مثل پدر بود...

وقتي آقاي بر موضوع را از من شنيد، خوشحال شد و گفت که همه وقت من متعلق به شهيد شوشتري است. عبدالرحيم بر از روساي طوايف بلوچ و اهل منطقه پيشين است، منطقه اي که در آن شهيد شوشتري و شهيد محمدزاده به همراه...
فرمانده گمنام دستمال سرخ ها سایر شهدا

فرمانده گمنام دستمال سرخ ها

حتماً خيلي از شماها مثل من وقتي اسم «دولاب» را مي شنويد، ياد «حاج اسماعيل دولابي» همان عارف بزرگ مي افتيد. البته دولاب که يک محله خيلي قديمي و باستاني در شمال شهر ري است، مردان نامدار، کم ندارد؛ مشاهير...