او به ورزش، به ويژه فوتبال، خيلي علاقه داشت. در دوران دبيرستان علاوه بر اينکه در محله بازي مي کرد، به باشگاه پاس هم آمده بود. از آنجا که خيلي به من محبّت داشت و مي خواست در همه ي کارها با هم باشيم، به...

افسر بعثي ابروهايش را بالا مي انداخت. يعني نرويد. خيلي ترسيده بودم تا حالا در چنين موقعيتي قرار نگرفته بودم. دهانم از ترس تلخ شده بود. يک لحظه با خودم گفتم: همه را ببندم به رگبار، امّا کار درستي نبود.

شهيد رفيعي پور به اسب سواري علاقه ي فراوان داشت. به همين جهت، اسب قرمز رنگ خود را شخصاً نگهداري و مواظبت مي نمود و بر اثر تمرين زياد، به يک اسب سوار ماهر معروف شد.

شهيد رفيعي پور به اسب سواري علاقه ي فراوان داشت. به همين جهت، اسب قرمز رنگ خود را شخصاً نگهداري و مواظبت مي نمود و بر اثر تمرين زياد، به يک اسب سوار ماهر معروف شد.

فرمانده دسته ي اويس قرني شد. با بودن او، نشستن معني نداشت. تا مي خواستيم بيکار باشيم، مي گفت: « شايد شيطان به سراغتان بياد! » بچّه ها مي گفتند: « کاري نداريم انجام بدهيم! » مي گفت: « قرآن و دعا بخوانيد،...

شهيد رفيعي پور به اسب سواري علاقه ي فراوان داشت. به همين جهت، اسب قرمز رنگ خود را شخصاً نگهداري و مواظبت مي نمود و بر اثر تمرين زياد، به يک اسب سوار ماهر معروف شد.

تنها سرگرمي او جدا از کار و خانواده اش، ورزش بود. شنا، سوارکاري، کشتي، کاراته و مهمتر از همه، دو. کارخانه ي محل کارمان در 18 کيلومتري جادّه ي قوچان بود. هر روز صبح ساعت 5/30 سوار سرويس مي شديم. حسين اما...

از ده سالگي به دنبال فراگرفتن فن شناگري و غوّاصي رفت و با آمادگي جسماني و بدن ورزيده اي که داشت، مهارت زيادي کسب کرد. او به همراه پسرعمويش غوّاصي مي کرد و في سبيل الله به کساني که احتياج داشتند کمک مي...

از ده سالگي به دنبال فراگرفتن فن شناگري و غوّاصي رفت و با آمادگي جسماني و بدن ورزيده اي که داشت، مهارت زيادي کسب کرد. او به همراه پسرعمويش غوّاصي مي کرد و في سبيل الله به کساني که احتياج داشتند کمک مي...

شهيد علي مرادي به ورزش، به خصوص رشته ي وزنه برداري، علاقه ي فراوان داشت و بارها با پدرش مشورت کرد تا در خور موج باشگاهي را تأسيس کند و به پرورش جوانان بپردازد. حتّي چند بار هم با مسئولان استان در اين باره...