پیرزنى یک باب منزل را وقف نمود و تولیت آن را تا روزى که زنده است به خود اختصاص داد و تولیت صورى آن را پس از مرگ خود، به خاطر تنظیم سند، به اداره ى اوقاف واگذار کرد و مقرر شد پس از بازگشت برادرزاده ى شوهر...

1. شخصى خانه اى را بر اولاد ذکور خود، نسل به نسل، وقف نموده و تولیت آن را به اتقى و ارشد اولاد ذکور خود نسلاً بعد نسل قرار داده است و در حال حاضر از اولاد ذکور در طبقه ى دوم فقط یک نفر در قید حیات مى باشد....

اگر واقف، چیزى را وقف کند، ولى قبل از آن که «موقوفٌ علیهم» موقوفه را قبض کنند، شخص واقف بیهوش یا مجنون یا محجور شود. آیا در این صورت وقف باطل مى شود؟

هرگاه «موقوفٌ علیه» قبل از قبض از دنیا برود و بطن دوم موجود باشد، آیا با قبض بطن دوم وقف لازم مى گردد؟

در وقف خاص این عبارت آمده که اولاد ذکور نسلاً بعد نسل از وقف استفاده ببرند. اکنون شخصى از یک طبقه مرده است، آیا فرزندان متوفى مى توانند از موقوفه استفاده کنند؟

تولیت مدرسه اى بر اساس وقف نامه به عالم شهر واگذار شده است. اگر عالم شهر این منصب را به شخصى دیگر واگذار نماید، آیا پس از وفات آن عالم، حق تصرف آن شخص باقى است؟

اگر کسى وصیت کند که تولیت وقف تا روزى که زنده است، در اختیار خودش و پس از مرگش به دست کسى که «ارشد» اولاد و نوه هایش است برسد به طورى که با وجود طبقه ى اول، اگر «ارشد» در بین آنها نبود، «ارشد» طبقه ى دوم...

شهردارى براى رفع مشکل ترافیک و احداث اتوبان، بااراضى وقفى مواجه مى گردد، آیا مى توان این اراضى را به جاده تبدیل نمود؟

شخصى زمینى را وقف غسال خانه کرده، ولى متولى آن را معین نکرده است، آیا وقف محقق شده است؟

اگر عین موقوفه، قبل از وقف، در تصرف «موقوفٌ علیه» باشد، آیا پس از وقف، قبض جدید لازم است؟