فيلمنامه زن زيادي چهار شخصيت محوري دارد: سيما ، احمد ، صبا و رحيم . اگر بخواهيم بر مبناي آموزه هاي سيد فيلد در خصوص شخصيت پردازي كاراكترهاي سينمايي به اين چهار شخصيت بنگريم ، ظاهراً و تقريباً اغلب شاخص...

در فيلمنامه ماهي ها عاشق مي شوند ورود يك غريبه (عزيز) جرقه آغاز قصه را مي زند. غريبه اي كه معلوم مي شود پس از گذشت ساليان ، بازگشته تا غيبتش را جبران كند . جبران گذشته از آنجا كه نيت دروني شخصيت عزيز است...

«من هيچ قانون مشخص و از پيش تعيين شده اي براي كارم ندارم ، ولي هميشه فكر مي كنم اگر قرار است داستاني درگيري عاطفي بيشتري ايجاد كند، در اول ، وسط و آخر آن بايد از اين روش استفاده كنم. اصلاً قرار نيست كاري...

به گونه اي غير قابل انكار ، شما كتاب هايي كه درباره فيلمنامه نويسي در سال هاي اخير به چاپ رسيده اند چشمگير است . يادمان هست در سالي كه كتاب چگونه فيلمنامه بنويسيم اثر سيد فيلد ترجمه شد و در اختيار علاقه...

فيلم نامه نويسان ؛ جارد هس و جروشاهس ، كارگردان ؛جارد هس ، مدير فيلم بردراي : مون پاول ، تدوين: جرمي كون ، طراح صحنه:كروي لورزن ، موسيقي: جان اسوي هارت ، بازيگران : يون هدر (ناپلئون) ، يون گري يس (ريكو)...

«دري پارکر» دوازده ساله به افتخار مادرش«شري» شهرشان «ديترويت» را ترک و به کشور چين(پکن) نقل مکان مي کنند تا زندگي جديدي را آغاز کنند«دري» به ويولونيست جواني،(مي لينگ) برخورد مي کند و مورد توجه يکديگر قرار...

در دوران جنگ انفصال آمریکا،جوناه هکس زیر پرچم اتحادیه ایالت جنوب می جنگید تا این که به خاطر خیانت افسر مافوقش(کوئینتین ترنبال) جوناه هکس برای نجات بیمارستانی، پسر ترنبال را می کشد. ترنبال و مرد دست راستش(برک)...

بدون ترديد مي توان جورج لوکاس را يکي از ايده پردازترين کارگردانان تاريخ سينما دانست؛ ايده هايي که مستقيم يا غيرمستقيم باعث خلق تعدادي از بهترين فيلم هاي تاريخ سينما شده اند. لوکاس با حدود 3 ميليارد دلار...

ماکسول - فيزيکدان اسکاتلندي- در سال 1875 موفق به شناسايي امواج الکترومغناطيسي شد و آنها را به صورت فرکانس طبقه بندي کرد.کار او را هنريخ هرتز آلماني کامل تر کرد و نشان داد مي شود اين امواج را بدون نياز...

يک دلال جادو به نام«رامپل استلي اسکينز) از کتاب«شرکت براي هميشه» مي خواند که چه اتفاقاتي پيش از نجات يافتن پرنسس فيونا توسط شرک در قسمت نخست افتاد. شاه هارولد و ملکه ليليان نوميدانه مي خواستند طلسم فيونا...