The current route :

20نکته از روش تدريس استاد مطهري
ويژگي هاي علمي و اخلاقي هر استادي لازم و ملزوم يک ديگرند و هر يک بدون ديگري چندان نتيجه بخش نيست و البته برخورداري توأم از اين دو ويژگي نيز چندان آسان نيست:
به هوس راست نيايد به تمنا نشود

همه علائم يک علامه
بماند که علامه چه کراماتي داشت. مهم نيست که با عوالم ديگر ارتباط داشت يا چيزهايي مي ديد که کسي نمي ديد. اهميتي ندارد که نگذاشت موقع عمل جراحي چشم، بيهوشش کنند و 15 دقيقه بدون پلک زدن زير عمل با اراده خودش،...

شهيد دستغيب و جوانان
سلوك مشفقانه شهيد دستغيب و روحيه مبازراتي و به ويژه شجاعت كم نظيرش ان در ميان جوانان جاذبه گستردهاي را ايجاد كرده بود، بدان گونه كه از دل و جان براي محافظت ايشان و نيز تكثير نوارهاي سخنرانيها و تبليغ...

شهید دستغیب و نهضت امام در فارس
استان فارس تحت هدایت علمای بزرگ، یکی از کانونهای مهم ترویج و تبلیغ افکار و اندیشههای امام بوده و به رغم رمایهگذاریهای گسترده رژیم ستمشاهی برای رواج ضد ارزشها در آن دیار، به همت علما و پیروان آنها...

شعر
سرشك از ديده من باريد و آن شب به ياد دوست، دنيا شبي دگر داشت جدا از كينه و از كينهداران به لب گل خون آوازي دگر داشت ميان خلوت دل، پير عاشق
كلام عشق را تكرار ميكرد به لحن آبشار و باد و ياران

وظيفه روحانيت همان وظيفه پيامبران است
بسم الله الرحمن الرحيم. بنده سيد عبدالحسين دستغيب پدر ما مرحوم آقاي سيد محمد تقي دستغيب، تولد بنده روز عاشوراي محرم 1322 بود که مطابق بود با 1292 شمسي
دوران كودكي، نوجواني و جواني را چگونه گذرانديد و...

معرفی آثار علمی شهید دستغیب (2)
شکی نیست که حقیقت و ذات آدمی عبارت از جان و نفس ناطقه اوست که غیر از بدنش میباشد و اعجوبه آفرینش است که هر کس آن را بشناسد، خدای خودش را نیز شناخته است و معرفه النفس همراه معرفه الرب بوده و در قرآن مجید...

معرفی آثار علمی شهید دستغیب (1)
معلم اخلاق و مهذب نفوس، شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب (ره) بیش و قبل از هر چیز در جامعه دینی ما مکانتی عرفانی دارد. او را به تقرب به خدا و دستگیری از بندگان او میشناسند و آثار ماندگارش که پس از...

آن شال سبز
حامد، كاغذ بزرگ نشان «سازمان مجاهدين خلق» را روي ديوار گرفت و هما نطور كه پشتش به دوستانش بود، پرسيد: «صافه؟»
سارا، رو به نشان، كمي خودش را اين ور و آن ور كرد و جواب داد: «آره، خوبه»

دوشنبهاي كه ميآيد
- آرزوها و خاطرات، شريف را محاصره كرده بودند: دور و دراز، تكهتكه و دست نيافتني، مثل ابرهايي كه در آسمان حركت ميكنند. آرزوها و خاطراتي كه مثل هر روز سالهاي عمر او، تجديد ميشدند و دوباره فرو مينشستند....