The current route :
حکمت متعالیه
جهات سه گانه
« جهت » چگونگي نسبتي است که بين موضوع و محمول هر گزاره وجود دارد، و اين نسبت گاهي به ضرورت، گاهي به امتناع و گاهي به امکان ( سلب ضرورت ) موصوف مي شود. گزاره در صورت اول « واجب ». در صورت دوم
حکمت متعالیه
جعل و تأثير
مقصود از جعل، تأثير علت يا، به عبارت ديگر، اثر حقيقي جاعل و مؤثر است که عيناً معلول آن علّت خواهد بود. و چون وجود به وجود نفسي و وجود رابط تقسيم مي شود، جعل نيز گاهي بسيط و گاهي ترکيبي است.
حکمت متعالیه
اعاده ي معدوم
هويّت، که تعبير ديگري از موجوديت و شخصيت شيئي واقعي است، هيچ گاه تکرارپذير نيست؛ زيرا اگر وجود مکرر عين هويت و هستي نخستين باشد، ديگر اعاده يا تکرار مفهومي نخواهد داشت. تکرار يا اعاده در صورتي واقعيت پيدا...
حکمت متعالیه
در أعدام، تمايز و تأثير نيست
اگر بگوييم سقراط نابود، يا افلاطون نابود، يا خلأ نابود است، حتماً اين نابودي ها از لحاظ معني يکسان به نظر مي رسد. فقط هنگامي مي توانيم ميان نابودي ها تمايز و اختلاف قائل شويم که نابودي مطلق را به سقراط...
حکمت متعالیه
معدوم ناچيز است
چون موضوع فلسفه، وجود، و تعريف آن پي بردن به حقايق جهان هستي است، اين اشکال جلب نظر خواهد کرد که معدوم و احکام آن، که از دايره ي هستي و حقيقت بيرون است، چگونه در کنار مسائل جدي فلسفه قرار گرفته و فلاسفه...
حکمت متعالیه
معقول ثاني فلسفي
پديده هايي که تنها در عقل به ظهور مي رسند و شايسته ي عرض وجود در ماوراي محيط ذهن نيستند در فلسفه به عنوان « معقول دوم » شهرت يافته اند؛ و با دقت و تأملي که در مورد آن ها به عمل مي آيد معلوم مي شود که آن...
حکمت متعالیه
وجود مطلق و وجود مقيد
قضيه، که هميشه مرکب از موضوع ( محکوم عليه ) و محمول ( محکوم به ) و نسبت حکميه است از لحاظ الفاظي که در محمول قرار مي گيرند انواع مختلفي به خود مي پذيرد و طبعاً با اختلاف انواع صورت هاي منطقي آن، متفاوت...
حکمت متعالیه
وجود جوهر يا عرض نيست
حقيقت وجود، جوهر نيست؛ زيرا جوهر ماهيتي است که اگر هستي عيني و خارجي بيابد به موضوع موجود تعلق نمي پذيرد، و وجود اصلاً ماهيت نيست تا مشمول اين تعريف گردد. همچنين، حقيقت وجود عرض نيست؛ زيرا عرض به
حکمت متعالیه
وجود حقيقتي يکتاست
مقصود از وجود در اين فصل مفهوم مشترک وجود نيست، بلکه حقيقت مطلق هستي است که در مباحث گذشته اشتراک و يگانگي آن در جميع افراد به نحوي مفروض و مسلّم تصوّر گرديد اما از وحدت و يکتايي آن بحثي به ميان نيامد....
حکمت متعالیه
وجود خير محض است
در بحث اصالت وجود، که بايد آن را مانند اصل موضوعي براي اثبات قضاياي فلسفه به کار برد، مدلل مي گردد که اصولاً واقعيت و اصالت معادل وجود است، و هر چه هستي ندارد اصالت ندارد، و حقيقت هستي در مورد خود، عين...