The current route :

سهروردي و حوزه ي فلسفي ابن سينا در اصفهان
سهروردي هنگام اقامتش در اصفهان، هم با آثار فلسفي ابن سينا كه به سبك مشايي نگارش يافته بود آشنا شد و هم با افكار او كه از نوع فلسفه ي نقادي بود، و در آثاري چون فلسفه ي مشرقيه و الانصاف منعكس شده بود ارتباط...

وجودشناسي در الهيت اماميه و فلسفه ي ابن سينا
روابط بين الهيات شيعه ي اماميه و فلسفه ي الهي ابن سينا، قبل از آن كه در حوزه هاي انسان شناسي، تأويل پژوهي، نظريه ي انسان كامل، سير و سلوك انساني، فلسفه ي نبوت و امامت و به ويژه علي شناسي، برقرار باشد...

تشيّع و حوزه ي فلسفي سينوي در اصفهان
به طور كلي قرن چهارم و ابتداي قرن پنجم را مي توان به لحاظ سياسي عصر حاكميت تشيّع دانست. قدرت شيعه در اين دوره ي زماني، به نحو شگفت آوري افزايش پيدا كرد. فاطميان در مصر و شمال آفريقا، حمدانيان در شمال و...

بنيانگذار حوزه ي فلسفي اصفهان
خطه ي اصفهان در سير تاريخي خود، دوران متعددي از شكوفايي تمدني، فرهنگي، علمي و فلسفي را پشت سر گذراند تا زمينه هاي كافي و پتانسيل هاي لازم را جهت يك تحول عظيم فلسفي با ويژگي هاي منحصر به فرد پيدا كند. در...

اصفهان ابن سينا و اصفهان ميرداماد
اصفهان عصر ابن سينا و شاگردانش، با اصفهان عصر ميرداماد و شاگردانش، از جهاتي قابل مقايسه هستند. آري اصفهاني كه ابن سينا در آن زيست و پانزده سال از اواخر عمر خود را در آن سپري كرد، با اصفهاني كه ميرداماد...

فلسفه در اصفهان
اصفهان بعد از ظهور اسلام، جريان هاي تاريخي و تحولات گوناگون اجتماعي و سياسي، بسيار داشته است، اما آن هنگام كه ابن سينا از همدان به اصفهان آمد و بساط فلسفه ي خود را پهن كرد، فضاي اين شهر را دستخوش ماجراهاي...

قابليت هاي فلسفي مكتب اصفهان
فلسفه اگر واقعاً فلسفه باشد، نه محلي است و نه قومي و نه ملي، بلكه همگاني و جهاني است. رسالت هايي كه فيلسوف به حسب موقعيت هاي تاريخي و منطقه اي كه در آن زيست مي كند، براي خود، شناسايي و تعريف مي نمايد،...

دين در آمريکا
وضع سازمانهاي ديني در ايالات متحده از چند جهت غيرعادي است. آزادي بيان مذهبي مدتها پيش از آنکه تحمل اعتقادات و اعمال مذهبي مختلف در هر جامعه ي غربي ديگري رواج يابد يکي از مواد قانون اساسي آمريکا را تشکيل...

دين در انگلستان
برطبق آمار سال 1851، در حدود 40 درصد بزرگسالان در انگلستان و ويلز هر يکشنبه به کليسا مي رفتند؛ در سال 1900 اين نسبت به 35 درصد و تا سال 1950 به 20 درصد کاهش يافته بود و امروز در مجموع تقريباً 11 درصد

تحولات جاري در دين
ديدگاهي که مارکس، دورکهايم و وبر همگي در آن سهيم بودند اين بود که دين سنتي بيش از پيش در دنياي مدرن به صورت امري حاشيه اي در مي آيد- و دنيوي شدن فرايندي اجتناب ناپذير است. از اين سه جامعه شناس شايد تنها...