يك روز كه پيامبر اعظم اسلام (ص) نشسته بود از حال يكي از اصحاب خود جويا شد. گفتند: يا رسول الله او به قدري دچار بلا و گرفتاري شده كه نظير جوجه بي‎پروبال گرديده است. هنگامي كه رسول خدا (ص) نزد او آمد...

در خبر است كه رسول الله (ص) در مسجد مدينه نماز مي‎كرد، زني اعرابيه بگذشت، حبيب خدا را بديد كه به تنهايي نماز مي‎گذاشت، زن نيت كرد كه بر متابعت پيامبر خدا (ص) دو ركعت نماز بجاي آورد تا سعيد ابد گردد، او...

رسول اكرم (ص) آيه 7 و 8 سوره زلزال را خواندند: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ». ترجمه: «پس هر آن كس كه اندكي كار نيك يا بد كند، نتيجه...

«موسي و خضر راه پيمودند تا به دهكده‌اي رسيدند ولي مردم آنجا از پذيرايي ايشان شانه خالي كردند و ايشان را با خشونت راندند». پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: اهل آن قريه از مردم لئيم بودند كه از آن...

روزي پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از مدينه طيّبه بيرون رفت كه ديد مرد عربي سر چاهي براي شتر خود آب مي‌كشد. فرمود: آيا كسي را اجير مي‌خواهي كه براي شترت آب بكشد؟ عرض كرد: بلي، به هر دلوي سه خرما اجرت...

عتبة‌ بن ربيع از بزرگان قريش بود، روزي كه حمزه اسلام آورد سراسر محفل قريش را غم و اندوه فرا گرفت و سران قريش بيم آن داشتند كه دامنه اسلام بيش از اين توسعه يابد. در آن ميان عتبه گفت: من به سوي محمد مي‌روم...

آيت‌الله محمد هادي معرفت نقل مي‌گويد: زماني در نجف اشرف مشغول نوشتن مباحث علوم قرآني، پيرامون آيات متشابه قرآن كريم بودم بحث به اين آيه رسيد كه خداوند مي‌فرمايد: ...‌وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ...

كندي، فيلسوف نامي عراق، در زمان خويش، دست به تأليف كتابي زد كه به نظر خود تناقضات قرآن را در آن گرد آورده بود. او چون با فلسفه و مسايل عقلي و افكار حكماي يونان، سر و كار داشت، بر طبق معمول با حقايق آسماني...

امام صادق‌(ع)، فرمود: روزي سلمان در بازار آهنگران عبور مي‌كرد، ديد جواني فرياد مي‌كشد و جمعيت بسياري دور او را گرفته‌اند و آن جوان به روي زمين افتاده و بي‌هوش شده است. مردم تا سلمان را ديدند نزد او آمدند...

شبي امام علي، (ع)، از مسجد كوفه خارج شد و به سوي خانه مي‌رفت و كميل نيز با آن حضرت بود. در راه به درِ‌ خانه‌اي رسيدند كه صداي تلاوت قرآن از آن‌جا به گوش مي‌رسيد و صاحب‌‌ِ آن خانه، اين آيه را با سوز و گداز...