0
The current route :
تَرَتُّب فقه و اصول

تَرَتُّب

ترتب در لغت به معنای توقف چیزی بر دیگری است و در اصطلاح اجتماع دو حكم فعلی است در یك یا دو موضوع در زمان واحد، به گونه‌ای كه امتثال هر دو مقدور نباشد. در حالی كه یكی از آن دو مطلق و دیگری مشروط باشد.
تداخل اسباب و مسببات فقه و اصول

تداخل اسباب و مسببات

منظور از تداخل اسباب این است كه دو سبب یكی گشته، و در یك مسبب عمل كنند. و مراد از تداخل مسبب این است كه در امتثال امر، آوردن مصداق واحدی كه جامع عناوین متعدد باشد كافی است. وقتی سببیت چیزی بر امری ثابت...
تَخْییر فقه و اصول

تَخْییر

در دوران امر بین محذورین (وجوب و حرمت). هرگاه اصل حكم الزامی محرز، اما نوع الزام مورد تردید باشد، و ندانم كه آن حكم الزامی وجوب است یا حرمت. مثلاً می‌دانم در روز جمعه یا نماز جمعه واجب است و یا حرام، در...
تَخْطِئَه فقه و اصول

تَخْطِئَه

تخطئه از خطاء به معنی نسبت خطا به دیگری دادن است و در اصطلاح مكتبی است كه طرفداران آن عقیده دارند: مقررات شرع در هر مسئله‌ای در واقع یكی است و استنباطات صاحب نظران در یك مسئله اگر برخلاف واقع هم باشد
تَخْریجِ مَناط فقه و اصول

تَخْریجِ مَناط

استنباط علت حكم را تخریج مناط گویند. به دیگر سخن هرگاه در كلام شارع تصریح به حكمی شده باشد، بدون آنكه به علت آن حكم اشاره شود، و مجتهد برای دستیابی به «علت و جامع» از قاعده‌ی «سبر و تقسیم» استفاده نكند،...
تحقیق مَناط فقه و اصول

تحقیق مَناط

رسیدگی موضوعی را اصطلاحاً تحقیق مناط گویند. توضیح اینكه برای قیاس چهار ركن ذكر شده است: 1.اصل (مقیس علیه)؛ 2.فرع (مقیس)؛ 3.حكم؛ 4.علت (جهت مشترك بین اصل و فرع).
تَجَری فقه و اصول

تَجَری

تجری یعنی تمرد و بی‌اعتنایی به قانون و بی‌پروا بودن در انجام دادن جرم و گناه. شخصی با علم به اینكه كاری جرم و گناه بوده، و آن را مرتكب شود، سپس معلوم گردد كه آن كار گناه نبوده به چنین شخصی «متجری» گویند.
تَبادُر فقه و اصول

تَبادُر

تبادر در لغت به معنای سبقت گرفتن به ذهن است. علمای اصول برای تشخیص حقیقت از مجاز «چهار» ملاك ذكر كرده‌اند: 1.تصریح واضح؛ 2.تبادر و عدم تبادر؛ 3.صحت سلب و عدم صحت سلب؛ 4.اطراد و عدم اطراد. در
تأخیر بیان فقه و اصول

تأخیر بیان

برخی از علمای اصول می‌گویند: تأخیر بیان از وقت حاجت جایز نیست و بعض دیگر می‌گویند عدم جواز تأخیر بیان از وقت حاجت اجماعی و اتفاقی است. ‌زیرا لازمه‌ی تأخیر بیان از وقت حاجت تكلیف مالایطاق خواهد
إنْسِداد فقه و اصول

إنْسِداد

انسداد در لغت به معنای بسته بودن در مقابل انفتاح به معنای باز بودن است، و در اصول هرگاه برای مكلف راه علم به احكام بسته باشد می‌گویند انسداد است. به عكس انفتاح كه راه علم برای او باز است. علما در مسائل...