The current route :

ملاک هاي نقد متن حديث (2)
عدم تناسب پاسخي که در متن به پرسش راوي داده شده است حاکي از اشکال است که در متن رخ داده است. در صورت عدم امکان دست يابي به متن اصيل و صحيح استناد به حديث فاقد حجيت خواهد بود.

ملاک هاي نقد متن حديث (1)
نقد اسنادي حديث که علوم رجال و درايه عهده دار آنند از جمله روش هاي سنتي نقد حديث است که در حديث پژوهي فريقين سابقه اي ديرينه دارد. لکن گاه با احاديث الاسنادي مواجه مي شويم که کليه ي ملاک هاي اعتبار را...

افعال الهي(3)
واقعيت شيطان، يا همان ابليس، از جنّ است. خداي فياض مطلق، ابليس را آفريد. او، سال ها به عبادت خدا پرداخت و سپس با اراده و اختيار خود و به علت حسادت، از دستور الهي تمرّد کرد و کافر و شيطان شد. پس اين سخن...

افعال الهي(2)
نظام احسن به معناي نفي نقص ذاتي از ممکنات نيست، که نقص ذاتي از ممکنات، انفکاک ناپذير است. نظام احسن و اکمل عالم، بدين معناست که بهتر و کامل تر از اين نظام ممکنات، تحقق پذير نبوده است؛ براي اين که خداي...

افعال الهي (1)
يکي از بحث هاي خداشناسي، پس از اثبات وجود خداوند متعال و صفات الهي، بحث از افعال الهي است. همه جهان ممکنات، فعل الهي به شمار مي آيند. موجودات مجرد و مادي، فرشتگان، شياطين، جنيان، انسان ها، حيوانات، گياهان...

صفات الهي (2)
صفات فعليه، صفاتي هستند که از ملاحظات ذات و فعل الهي انتزاع مي شوند. اين صفات، عين ذات خداوند نيستند و با صدور فعل به او نسبت داده مي شوند؛ صفاتي مانند خالق، فاطر، باريء، بديع، مصوّر، مالک، حاکم، رب، ولي،...

صفات الهي (2)
صفات فعليه، صفاتي هستند که از ملاحظات ذات و فعل الهي انتزاع مي شوند. اين صفات، عين ذات خداوند نيستند و با صدور فعل به او نسبت داده مي شوند؛ صفاتي مانند خالق، فاطر، باريء، بديع، مصوّر، مالک، حاکم، رب، ولي،...

صفات الهي (1)
از آن جا شناخت حضوري يا حصولي کنه ذات حق تعالي، براي انسان ممکن نيست و از آن جا که تعطيل کردن شناخت خداوند متعال از منظر عقل و شرع جايز نيست؛ پس بهترين راه براي کسب معرفت الهي، شناخت صفات الهي است،

صفات الهي (1)
از آن جا شناخت حضوري يا حصولي کنه ذات حق تعالي، براي انسان ممکن نيست و از آن جا که تعطيل کردن شناخت خداوند متعال از منظر عقل و شرع جايز نيست؛ پس بهترين راه براي کسب معرفت الهي، شناخت صفات الهي است،

دوره ی اجتهاد شيعي از قرن چهارم تا عصر امام خميني (2)
مکتب اخباري در نيمه ي نخستين سده ي دوازدهم بر مراکز علمي شيعه چيره شد و به دليل خصومت مبلغان آن مکتب با اصوليان، علم اصول فقه از حوزه هاي علمي شيعه رخت بربست.