The current route :

14 سند بدون شرح (2)
نمره (1) علماء و وعاظ در اينجا در اثر مراقبت هيچ گونه مذاکرات بي رويه نکرده اند. يک نفر واعظ فقط راجع به مستور نبودن ملکه افغانستان اواخر رمضان مذاکراتي کرده جلوگيري و تحت نمره (232) عرض و در موقع عيد...

14 سند بدون شرح (1)
با عطف به تلگراف نمره 1 مورخه 3 ماه جاري نظر به اينکه گيلان يک نقطه مهم سرحدي است قبل از اينکه دستور مزبور بنده کاملاً مراقب وضعيات بوده و به تمام نقاط سرحدي نيز دستورات داده ام فعلاً نيز مزيداً بتأکيد...

باشگاه لاينز (3)
1. تأسيس باشگاه و تبديل چند باشگاه به منطقه با اجاره و تصويب لاينز بين المللي بوده است. 2. کليه صورت جلسه ها، اسامي اعضاء، قبول اعضاي جديد و... به لاينز بين المللي ارسال مي شده است. 3. اکثر مسئولا باشگاه...

باشگاه لاينز (2)
1. ايجاد و تقويت روح نوع دوستي توأم با گشت در بين مردم جهان از طريق بررسي مسائل مربوط به روابط بين المللي 2. پشتيباني از اصول حکومت هاي صال و تقويت افراد شايسته 3. ابراز علاقه جدي نسبت به امور مدني و...

باشگاه لاينز (1)
روتاري بنا به تعريف مؤسسان آن، به مفهوم چرخ هاي دوار يک کارخانه به هم پيوسته است که با چرخش هر دنده، چرخ دنده ديگر درمي آيد و در نتيجه کل سيستم متحرک مي شود. با اين تعبير کلوب روتاري بين المللي به دنبال...

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (10)
صبح رفتم ايالتي اتاق افرهي معلوم شد همشيره ميرزا ابوالحسن شريف العلماء تربتي داماد ميرزا محمد آقا زاده صاحب محضر رسمي 25 طهران که من مي خواستم بگيرم، عيال افرهي است. گفتند والي ديروز از طهران حرکت نموده...

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (9)
قبل از ظهر رفتم ايالتي اتاق افرهي. بعد اتاق معاون. گفتند والي هنوز حرکت نکرده است. از محتشمي حاکم سابق داراب که در زمان رياست بلديه خراسان من مدير [ناخوانا] کرده بودم و عموي سرلشکر محتشمي است، پرسش کردم....

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (8)
صبح برخاستم. باران مي باريد. عصمت کُلفَت مشغول پختن آش رشته بود. بعد از صرف شير [و] چاي صبحانه، صورت اصلاح نموده قريب ظهر رفتم منزل سرهنگ عزيزالله خان رزمجو فرمانده هنگ 34 لشکر فارس که يکشنبه هفته قبل...

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (7)
صبح دير برخاستم. قدري در باغ گردش کردم. باز استراحت نمودم. ناهار صرف کرده خوابيدم. عصر فريضه به جا آورده اصلاح نموده، رفتم منزل بني عباسي احوالپرسي. اول شب مراجعت کردم. دکتر حبيب آمد. قدري بليت زده، شام...

يادداشت هاي حسين مير ممتاز (مرداد تا پايان دي ماه 1315)- (6)
صبح بعد از صرف صبحانه رفتم تلگرافخانه. توسط همايونفر، تلگراف مجاني به سرگرد ارشد دولتشاهي، رئيس امنيه بوشهر که وارد اصفهان شده است، کردم که به شيراز، منزل من وارد شود. ظهر ناهار صرف و راحت کردم. عصر بعد...