The current route :
        
    
                    
                        آموزه های نورانی
                    
            امید خودمونه!
                «امید خودمونه!» درباره پسر نوجوانی است که در همه کارهایش موفق و نمونه است و علاوه بر آن ها مشغول حفظ کردن قرآن کریم است.
            
        
        ساقیا آمدن عید مبارک بادت
                ساقیا آمدن عید مبارک بادت<br />
وان مواعید که کردی مرواد از یادت
            
        
        شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
                شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست<br />
جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت
            
        
        شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت
                شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت<br />
بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت
            
        
        تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
                تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت<br />
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
            
        
        سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
                سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع<br />
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
            
        
        تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
                تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل<br />
باری به غلط صرف شد ایام شبابت
            
        
        گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
                گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب<br />
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب
            
        
        عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده
                عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده<br />
بازگردد یا برآید چیست فرمان شما
            
        
        هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است
                هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است<br />
گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را