The current route :
داستان
داستانهای بودایی
در داستانی بسیار قدیمی آمده است که موردجه هزار سال بر کشور غرب حکومت راند. او در سراسر زندگی دراز خود همیشه با پیروزی و موفقیت قرین بوده است. او هفت گوهر بینهایت گرانبها و بینهایت کمیاب داشت: اسب
داستان
خدای پیل سر
گانشا (1) خدایی که سرپیل دارد از جملهی خدایان هندی است که در سراسر هندوستان تصاویری از او به چشم میخورد.
داستان
آیین پرستش خدایان بزرگ هند
سه خدای بزرگ هند، چنان که پیشتر دیدیم، عبارتاند از: برهما، ویشنو، و شیوا.
این سه خدا رفتار و خصالهای گوناگون دارند. داستانی شیوا اختلاف خصال و کردار آنان را نشان میدهد:
داستان
شیوا
شیوا سومین خدای بزرگ هند و خدای نابودی و مرگ است. کار او پاک کردن و از میان بردن شکلهایی از وجود است که علت وجودی خود را از دست دادهاند و باید جای به اشکال و صور دیگری بپردازند. در این معنی نابودی جز...
داستان
ویشنو
ویشنو نگهدارندهی جهان و خداوندگار نیکی و زندگی را در ردیف برهما، آفرینندهی جهان و پدر خدایان و مردمان باید قرار داد.
داستان
برهما
برهما چهار چهرهی همانند دارد. بر هر سری تاجی دارد. او چهار دست دارد. به یک دست کتاب مقدس وداها را، به دست دیگر قاشقی را که برای ایثار خدایان به کار میرود، به دست دیگر ظرف صدقهها را دارد. به دست چهارم...
داستان
افسانههای برهمنی
یکی از قدیمترین خدایان هند آگنی، خدای آتش، است. او را به صورت مردی بسیار درشتاندام و سرخرو مجسم میکنند. آگنی سه پا و هفت بازو دارد. چشمان و زلفانش سیاهاند. دندانهایی زرّین دارد و زبانی چاکچاک در...
داستان
چماقدار
شهر ماهداپورا، مرکز یکی از نواحی جنوبی هندوستان، پایتخت پادشاهی بود که ایندرارایا نام داشت. ایندرارایا شاهی دادگر و نیکخواه و بخشنده و جوانمرد بود و جز خوشی و شادکامی ملتش آرزویی نداشت و میپنداشت که...
داستان
بدبختیهای مرد کر
در هند باستان روبه رو شدن با مار و گربه و زنی بیوه و یا مردی لوچ به فال بد و روبه رو شدن با گاو و پیل و سوسمار و یا دختری جوان به فال نیک گرفته میشود.
داستان
چهارگوهر
پروئست در کنار دریا گردش میکرد ناگاه موجود عجیبی دید که از میان آب دریا بیرون آمد. این موجود چهره و اندامی چون آدمیان داشت لیکن بسیار درشتتر و نیرومندتر از مردمان عادی بود و سراسر وجود شگفتانگیزش غرق...