The current route :
الهینامه
به پناه آمدهايم
دردمندیم و به امید دوا آمدهایم مستمندیم و طلبکار شفا آمدهایم از در لطف تو نومید نگردیم که ما بینوایان به تمنای نوا آمدهایم
الهینامه
به نام آنکه نامش حرز جانهاست
به نام آنکه نامش حرز جانهاست ثنایش جوهر تیغ زبانهاست زبان در کام، کام از نام او یافت نم از سرچشمهی انعام او یافت
الهینامه
بگشاى راهى
چه سازم من چه گويم من الهى به سوى خود مرا بگشاى راهى نشد غير از گنه از من پديدار همه آثار ذلت شد نمودار زمن عزم گنه را دور گردان
الهینامه
بقا
لحظه اى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى از منيّت ها جدا شو تا منا پيدا كنى حاصلى ما و تو را از ارتباط خلق نيست سعى كن تا ارتباطى با خدا پيدا كنى
الهینامه
بریز باده و حالم خراب کن
ساقی بریز باده و حالم خراب کن یک جرعه در پیاله ما هم شراب کن ای آرزوی بندگی ات مانده بر لبم بگشا گره ز کار دلم فتح باب کن
الهینامه
باغ سبز «هل اتى»
در ميان خارها راه خدا رفتن خوش است با پرخونين رهى بى انتها رفتن خوش است در ميان جاهليت هاى صد رنگ زمان با رسولان طريقت تا حرا رفتن خوش است
الهینامه
باز کن در یا الهی آمدم
باز کن در یا الهی آمدم با تمام رو سیاهی آمدم باز کن در خوب یا بد آمدم سابقه دارم مجدد آمدم
الهینامه
باز در خود خیره شو
باز در خود خیره شو، انگار چشمت سیر نیست درد خودبینی است می دانم تو را تدبیر نیست کوزه ی دربسته در آغوش دریا هم تهی است در گل خشک تو دیگر فرصت تغییر نیست
الهینامه
باب رحمت
آمدم، آمدم به سوى تو باز اى خداى كريم بنده نواز پاى تا سر همه نيازم من از كرم سايه بر سرم انداز آبروى گداى خويش مريز
الهینامه
آمدیم از سفر دور و دراز رمضان
آمدیم از سفر دور و دراز رمضان پی نبردیم به زیبایی راز رمضان هر چه جان بود سپردیم به آواز خدا هر چه دل بود شكستیم به ساز رمضان