The current route :
ورود وزیر افراطی نتانیاهو به مسجدالاقصی
لحظهشماری برای به آغوش کشیدن مادر پس از اعطای عفو
پیچیدگی در رفع نقدینگی کشور
این روزها؛ در زندان زنان قرچک چه می گذرد؟!
توقیف تانکر حمل گاز با راننده ۱۴ ساله!
حملات خمپارهای سرایاالقدس به سمت ادوات زرهی دشمن در نتساریم
توصیه سارق خودرو به مردم
شادی فلسطینیان در خیابانهای غزه پس از اعلام رسمی توافق پایان جنگ
تکذیب شایعه گروگانگیری عوامل اورژانس ساوه
عارف: دبیرکل سازمان ملل به من گفت پس از جنگ ۱۲روزه پرونده سرنگونی جمهوری اسلامی بسته شد
شهریار پرهیزگار - ترتیل سوره مبارکه یس
عبدالباسط - تلاوت زیبای سوره مبارکه حمد (صوتی)
شهریار پرهیزگار - ترتیل سوره مبارکه واقعه
عبد الباسط عبد الصمد - قرائت سوره شمس
آهنگ «وفا نکردی و کردم»/ مختاباد
بخش کردن و صدا کشی کیف
تلاوت آرامش بخش و دلنشین از سوره مبارکه الرحمن باصدای حسام الدین عبادی
شهریار پرهیزگار - ترتیل سوره مبارکه رحمن
شهریار پرهیزگار - ترتیل سوره مبارکه فتح
شهریار پرهیزگار - ترتیل سوره مبارکه نبأ

علی ضیا که میگن شمایید؟!
سرکار خانم عصمت احمدیان مادر دو شهید و دو جانباز جنگ مهمان برنامه "فرمول یک" بودند.در بخشی از گفتگو، اظهارات جالبی داشتند.

قوانین نگهداری سگ در دنیا
نگهداری حیوانات در کشورهای مختلف بر اساس قوانین خاصی است و شهروندان ملزم به رعایت آن هستند، اما در کشور ما بسیاری از این قوانین وجود ندارند.

جزئیات محاسبه ماه شمار سود بانکی
درپی تصویب شورای پول و اعتبار، پرداخت سود سپردههای سرمایهگذاری کوتاهمدت از روزشمار به ماهشمار تغییر کرد.

توضیح درباره پرداخت بسته حمایتی دولت
توضیحات تکمیلی آقای رحیم اردلان، معاون اداری و مالی سازمان تأمین اجتماعی درباره پرداخت نخستین بسته حمایتی دولت به حساب بیمه شدگان تامین اجتماعی

کلیپ ویژه تصویرى "جا موندم ..."
کلیپ ویژه تصویرى "جا موندم ..."
با نواى حاج حسین خلجى

داستان یک وقف "من یک پزشکم .."
من یک پزشکم ..همون روزایی که دانشجو بودم و پدرم بخاطر کمبود امکانات پزشکی توی شهرستانمون از دنیا رفت با خودم یه عهد بستم تا اونجا که بتونم باری از دوش بیمارا بردارم...
الان سالهاست که دو ساعت از زمانمو...

داستان یک وقف "کارگاه کوچیک ما"
درسم که تموم شد با همکلاسیام یه گروه شدیم و یه کارگاه زدیم.همیشه دلم میخواست از خانومایی که نیاز به کار دارن حمایت کنم.با بچه ها مطرح کردم..همشون موافقت کردن... کارگاه کوچیک ما روز به روز وسیع تر شد و...

داستان یک وقف "رفیقم علی"
تو دوران مدرسه بهترین رفیقم علی بود.خیلی سر به راه و درسخون..وسطای سال دیگه نیومد مدرسه...فهمیدم علی بجای پدرش که معتاد و بیکار شده داره کار میکنه و خرج خونشونو در میاره... علی حیف شد با تمام استعدادی...

داستان یک وقف "جعبه مهربانی"
یادمه بچه که بودم بابام همیشه یه جعبه میذاشت کنار میوه های مختلف میذاشت داخلش..خدا بیامرزتش اسمشو گذاشته بود جعبه مهربانی
شب که میشد در مغازه رو میبست و جعبه رو میذاشت بیرون از مغازه.تو محله ما ادم کم...

داستان یک وقف "آرزوی بزرگ"
همیشه دلم میخواست یه مدرسه بسازم-یه روزی این کارو میکنم ..اما الان تا جایی که بتونم کلاسای اموزشی رایگان میذارم برای بچه هایی که توان مالیشو ندارن...حالمو خوب میکنه...
اقا اجازه این سوالو درست نوشتیم..؟
اووم...