The current route :

طاعت رب و جهاد با نفس، حال همیشگی عاقل
سزاوار است که عاقل در هر حالی، از طاعت پروردگارش و جهاد با نفس خود، خالی نباشد.

عاقل برای معادش عمل میکند
شایسته است که عاقل برای معاد عمل کند، و پیش از رفتن جانش و فرارسیدن مرگش (2) بر توشه بیفزاید.

دنیا و آخرت در نگاه عاقل
عاقل، کسی است که نسبت به دنیای پست و از بین رفتنی، زهد میورزد (به آن دل نمیبندد) و نسبت به بهشت گرانقدر پایندهی بلند مرتبه رغبت میورزد (دل به آن میبندد).

قناعت و عفت، دو زینت عاقل
قناعت یعنی خرسندی و اکتفا نسبت به آن چیزی که خداوند، نصیب انسان ساخته است. بنابراین قناعت، امری قلبی و حالتی روحی است. آنچه بینیازیِ واقعی و غنای حقیقی به انسان عطا میکند، همین حالتِ

ده خصلت؛ نشانهی کمال عقل
ذکر نشانههای عقل را، با بیانی گهربار از امام کاظم (علیهالسلام) خطاب به صحابیِ خاصّ ایشان، هشام بن حکم، آغاز میکنیم.

برائت یا معافیّت در قرآن
رهایی یا معافیت از یک تکلیف. «بَراءة»، برآمده از ریشهی عربی ب ر أ، دو بار در قرآن در دلالت بر این معنا آمده است. در آیهی 43 قمر «بَراءة» به معنای معافیت یا امان به شکل پرسشی خطابی آمده است:

بدیهاو گناه، سیّئه در قرآن
اعمالی که به قصد آزار دیگران انجام میگیرد. واژهای که معمولاً به معنای «بدی» یا گناه (سیّئة) دانسته میشود بیست و چهار بار در قرآن به صورت مفرد و سی و شش بار به صورت جمع به کار رفته است. در

بدگویی و غیبت در قرآن
بحث بیهوده درباره امور شخصی عضو غایب. در قرآن ممنوعیتهای صریحی وجود دارد که عمیقاً با پدیدهی «غیبت» یعنی نشر آگاهانهی اطلاعاتِ صحیح یا غلط به قصد بدنام کردن یک فرد مرتبطاند. در دو

بخل یا تنگچَشمی در قرآن
تنگ چشمی. بخل رذیلتی چندوجهی است که نقش مهمی در سنجش سرشت و کردار انسان در اسلام دارد. علیرغم وجود مترادفهایی برای این رذیلت، نخستین واژه برای آن «بُخل» است

بخشش یا إعطاء در قرآن
اعطای امری بدون [توقع] بازگشت حتمی. در قرآن دو نوع بخشش وجود دارد: 1. عطای خداوند به انسانها؛ 2. بخشش یا مبادله یا هدایای (نِحلَة) انسانها. این امر که خداوند به انسانها اموری را «عطا»