0
The current route :
اجتهاد پیامبران (2) فقه و اصول

اجتهاد پیامبران (2)

کسانی که به اجتهاد پیامبر قائل اند، برای اثبات نظر خود، برخی به آیاتی از قرآن و برخی به احادیث و عقل استدلال کرده اند و ما به ترتیب به نقل و نقد آنها می‌پردازیم:
اجتهاد پیامبران (1) فقه و اصول

اجتهاد پیامبران (1)

از موضوعات مهم و قابل بررسی و نقد و نظر، موضوع اجتهاد پیامبران است و میان اندیشمندان اصولی این بحث مطرح است که آیا انبیا مانند دیگر مجتهدان اجتهاد می‌کرده اند یا آن که آنان احکام الهی را از راه وحی و مانند...
تخطئه و تصویب (2) فقه و اصول

تخطئه و تصویب (2)

هر چند بطلان نظریه‌ی تصویب، صحت نظریه‌ی تخطئه را ثابت می‌کند، ولی مخطئه بر حقانیت نظریه‌ی تخطئه به قرآن، روایات، اقرار صحابه، اجماع و عقل نیز استدلال کرده اند.
تخطئه و تصویب (1) فقه و اصول

تخطئه و تصویب (1)

تخطئه و تصویب دو اصطلاح است که برای دو مشرب فکری در کلام و اصول فقه به کار می‌رود. قائلان به تخطئه را «مُخطِئه» و قائلان به تصویب را «مُصوّبه» می نامند.
استصحاب در فقه فقه و اصول

استصحاب در فقه

برای استصحاب در اصطلاح، تعریف‌های مختلفی بیان شده است که صاحب کفایه رحمه الله آنها را مشیر به معنای واحدی می‌داند و آن حکم به بقای حکم یا موضوع دارای حکمی است که در بقای آن شک باشد. برخی گفته اند:
حجیت احکام شرایع گذشته در فقه فقه و اصول

حجیت احکام شرایع گذشته در فقه

منظور از شریعت گذشته، هر یک از شرایعی است که خداوند بر انبیای پیشین نازل فرموده است، مانند شریعت موسی و عیسی (علیه السلام).
سد و فتح ذرایع در فقه فقه و اصول

سد و فتح ذرایع در فقه

سدّ ذرایع عبارت است از منع شرعی از هر راه یا وسیله‌ای که از روی قصد یا بدون قصد به محرمات شرعی منجر شود. برخی سدّ ذریع را منع از هر حیله‌ای که ممکن است سبب ابطال حکم شرع شود، می‌دانند. سدّ ذرایع از
استحسان در فقه فقه و اصول

استحسان در فقه

برای استحسان، تعریف‌های گوناگونی ارائه شده است. برخی گفته اند: استحسان، عدول از قیاسی به قیاسی قوی تر است. برخی گفته اند: استحسان آن چیزی است که مجتهد آن را نیکو تشخیص دهد. برخی استحسان را عدول
قیاس و کاربرد آن در اجتهاد فقه و اصول

قیاس و کاربرد آن در اجتهاد

قیاس در لغت به معنای اندازه گیری و در اصطلاح اصولیان، همان تمثیل در اصطلاح منطق است که استدلال به حال جزئی بر جزئی دیگر است. هرچند قیاس مورد قبول اصولیان شیعه، به برهان برمی گردد. برای قیاس
عقل به عنوان منبع اجتهاد فقه و اصول

عقل به عنوان منبع اجتهاد

حکم عقل موجب وصول به حکم شرع دانسته شده، به گونه‌ای که از علم به حکم عقلی، علم به حکم شرعی به دست می‌آید. مقصود از حکم عقل این نیست که عقل در برابر خداوند، حاکم به حکم شرعی است، بلکه مراد این است که