The current route :
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
آدمی ساخته ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است...
روزگارت بر مراد ، روزهایت شاد شاد ، آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار ،...
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان...
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
بیا ای از ظهورت یک جهان شور
بیا ای از ظهورت یک جهان شور<br />
تجلّی کن اَلا ای سرّ مستور<br />
صدای دلربایت چون برآید<br />
کند آن صوت، کار نفخه ی صور
گمان کنم که زمانش رسیده برگردی
گمان کنم که زمانش رسیده برگردی<br />
به ساحت شب قدر ای سپیده برگردی<br />
هزار بیت فرج نذر می کنم شاید<br />
به دفتر غزلم ای قصیده برگردی
من ز داغ غم هجران رخت میسوزم
چه کنم آرزوی وصل تو از سر نرود<br />
بنده جز خانه ی مولا در دیگر نرود<br />
من ز داغ غم هجران رخت میسوزم<br />
آتش عشق تو از این دل مضطر نرود
سالیانی ست که دل تنگ شماییم بیا
لحظه ها را متوسل به دعاییم بیا<br />
سالیانی ست که دل تنگ شماییم بیا<br />
وسعتت در دل این ظرف نشد، جا ماندیم<br />
تشنه از حسرت رویت لب دریا ماندیم
دعا کنید که بار دگر بهار بیاید
جهان ز روی محمد بهار بود، خدا را<br />
دعا کنید که بار دگر بهار بیاید<br />
دعا کنید که بر انتقام خون شهیدان<br />
عزیز فاطمه با چشم اشکبار بیاید
خدا کند که سحر بعد شام تار بیاید
خدا کند که سحر بعد شام تار بیاید<br />
دعا کنید که روز ظهور یار بیاید<br />
چو نخل خشک بگیرید دست خویش به بالا<br />
دعا کنید که نخل دعا به بار بیاید
ای مصلح حقیقی عالم بیا بیا
ای مصلح حقیقی عالم بیا بیا<br />
وی منجی همیشه ی عالم بیا بیا<br />
بی روی تو نشاط، هم از ما گرفته رو<br />
عالم شده است خیمه ی ماتم بیا بیا
ای گمشده ی مردم عالم به کجایی
ای گمشده ی مردم عالم به کجایی<br />
هر جمعه که آید به امیدم که بیایی<br />
دانم که تو از منتظرانت گله داری<br />
سوگند به اشکی که تو از نافله داری
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست<br />
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست<br />
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش<br />
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
زمین پُر از گل و عطر گلاب خواهد شد
تمام خانه پر از آفتاب خواهد شد<br />
دوباره برف و یخ کوچه، آب خواهد شد<br />
شکوفه ها به چمن، دسته دسته خواهد رست<br />
زمین پُر از گل و عطر گلاب خواهد شد<br />
اللهم عجّل لولیک الفرج