عالم آل علی صادق شده، صاحب پسر
<span dir="RTL">عالم آل علی صادق شده، صاحب پسر</span><br />
<span dir="RTL">بوسه باران می کند مادر رخ آرام جان</span><br />
<span dir="RTL">مخزن گنج الهی را خدا بگشوده است</span><br />
<span dir="RTL">عرضه...
از مهستان ولایت ماه هفتم شد عیان
<span dir="RTL">از مهستان ولایت ماه هفتم شد عیان</span><br />
<span dir="RTL">جشن میلادش بپا گردید در هفت آسمان</span><br />
<span dir="RTL">بار دیگر در مدینه دلبری دل می برد</span><br />
<span dir="RTL">تازه...
امشب جهان به عطر ولایت معطر است
امشب جهان به عطر ولایت معطر است <br />
زیرا شب ولادت موسی بن جعفر است<br />
روییده در بهشت ولایت گلی کز آن <br />
در هر مشام رایحه ای روح پرور است<br />
با...
سر زد مهى زیبا از نسل کوثر
<span dir="RTL">سر زد مهى زیبا از نسل کوثر</span><br />
<span dir="RTL">شد جلوه گر نور موسى بن جعفر</span><br />
<span dir="RTL">بر گوش جان هردم رسد این زمزمه</span><br />
<span dir="RTL">چشمت روشن...
صادق آل نبى را پسرى داد خدا
<span dir="RTL">اى صبا فاطمه را مژده بده کز ره لطف</span><br />
<span dir="RTL">صادق آل نبى را پسرى داد خدا</span><br />
<span dir="RTL">ملک از کنگره ى عرش برین مژده دهد</span><br />
<span dir="RTL">که...
نزول رحمت بى منتها ذات یکتا شد
<span dir="RTL">در این فرخنده میلاد وصى هفتم طاها</span><br />
<span dir="RTL">نزول رحمت بى منتها ذات یکتا شد</span><br />
<span dir="RTL">نه تنها آشنایانش، که در سر تا سر گیتى</span><br />
<span dir="RTL">هر...
محفل مولودى ات، کرببلایى شده
<span dir="RTL">یوسف زهرایى و گوشه ى زندان و چاه</span><br />
<span dir="RTL">کنج سیه چال تو، به غصه ات مبتلاست</span><br />
<span dir="RTL">شادى میلاد تو، توأم اشک است و آه</span><br />
<span dir="RTL">چون...
شد حمیده با چنین فرزند، زهرایى دگر
<span dir="RTL">صادق آل نبى را داده حّى بى نیاز</span><br />
<span dir="RTL">از براى تشنگان علم، دریایى دگر</span><br />
<span dir="RTL">گرچه زهرا را به عالم نیست همتایى، ولى</span><br />
<span dir="RTL">شد...
زد قدم در این جهان اینک مسیحایى دگر
<span dir="RTL">از پى ترویج دین و حفظ قرآن مجید</span><br />
<span dir="RTL">هادى ما در طریقت گشته مولایى دگر</span><br />
<span dir="RTL">تا جهان مرده را ز انفاس گرمش جان دهد</span><br />
<span dir="RTL">زد...
حق به آقایى خود آورده آقایى دگر
<span dir="RTL">یوسفى آمد که یوسف هم بود زندانیش</span><br />
<span dir="RTL">زانکه زندان رفتن او راست معنایى دگر</span><br />
<span dir="RTL">تا کند از ریشه بنیاد بنى العباس را</span><br />
<span dir="RTL">زد...