جبرییل آمده از شوق خبردار شده<br /> حضرت حیدر کرار پسردار شده<br /> رمضان ماه رخت دید و پریشان گردید<br /> علی افطار به لبخند تو مهمان گردید<br /> ولادت امام حسن علیه السلام مبارک باد

حُسن تو رونق بازار کریمان گردید<br /> شمه‌ای از کرمت سوره‌ی انسان گردید<br /> حاصل جمع دو دریای کرم آمده است<br /> نسخه‌ی اصلی آقای کرم آمده است<br /> ولادت امام حسن علیه السلام مبارک باد

کرم هیچ کسی با تو همانند نبود<br /> بر لبت حرف برو نیست نوشتند نبود<br /> نیمه‌ی ماه، خدا میل تغزل دارد<br /> چشم هر ذره به دست تو توسل دارد<br /> ولادت امام حسن علیه السلام مبارک باد

ذولفقار است و یا تیغ دو ابروی حسن<br /> شب قدر است و یا سلسله موی حسن<br /> قبله مایل شده در ماه خدا سوی حسن<br /> هر چه حسن است فراهم شده در روی حسن<br /> ولادت امام حسن علیه السلام مبارک باد

سکه‌ی مهر حسن نقش دل و خاطر ماست<br /> یا الهی به حسن حرف دم آخر ماست<br /> نمک سفره تو طعنه به دنیا می‌زد<br /> خنده‌هایت به گدا زود بفرما می‌زد<br /> ولادت امام حسن علیه السلام مبارک باد

صل علی محمد، فرزند زهرا آمد<br /> صل علی محمد، امام حسن خوش آمد<br /> ای روشنای دلها، خوش آمدی یا مولا<br /> ای نور چشم زهرا، خوش آمدی یا مولا<br /> ولادت امام حسن علیه السلام مبارک باد

سر زده از بیت ولا، جلوه‌ی رحمان و رحیم<br /> آی گداها شادی کنید، اومده میلاد کریم<br /> اومده نور ازلی، بر همه مولا و ولی<br /> آینه‌ی حُسن خدا، وسف زهرا و علی<br /> ولادت امام حسن علیه السلام مبارک...

و در آن لحظه که این کودک شیرین آمد<br /> شک ندارم که خدا نیز به تحسین آمد<br /> تا در آیینه‌ی او حُسن خدا را دیدند<br /> نام او را ز سماوات حَسن نامیدند<br /> ولادت امام حسن علیه السلام مبارک باد

امشب از بیت کبریا سر زد انوار جلی<br /> روشن شد بر رخ حسن چشم زهرا و علی<br /> از شعف محشر شد امشب وجد پیغمبر شد امشب<br /> مرتضی گردیده بابا فاطمه مادر شد امشب<br /> ولادت امام حسن علیه السلام مبارک...

بر لبان علی و فاطمه لبخند آمد<br /> کوچه امشب به تماشای حسن بند آمد<br /> و خداوند روی سر در افلاک نوشت<br /> هست او سید و آقای جوانان بهشت<br /> ولادت امام حسن علیه السلام مبارک باد