The current route :

نوشتههایی درباره زیباشناسی
زیباشناسی دوره یونانیگرای رومی منحصرا دستاورد فیلسوفان نبود، بلکه محققین و هنرمندان نیز در آن نقش داشتند.

نوشتههای اپیکوری درباره هنر
اپیکوری از وجود، تفسیری ماتریالیستی، از کنش، تفسیری هدونیستی و از دانش، تفسیری احساس باور ارائه میداد.

نظر رواقیون درمورد زیبایی هنر
مانند افلاطون و ارسطو، رواقیون معتقد بودند که زیبایی فی نفسه ارزشمند است.

فطرت غیرعقلانی انسان از نظر دیوگنس
پانایتیوس، شاگرد دیوگنس که اندیشههای استادش را دنبال میکرد، به وجود تجربه بی واسطه زیبایی در انسان معتقد بود.

عدم استقلال در هنر
از همان آغاز فلسفه اپیکوری بر دو نظریه صحه گذاشته بود، نظریهای که هر چیزی را صرفا از نقطه نظر تمایلات فایده باور مینگریست و برای زیباشناسی مضر بود.

زیبایی جهان از نظر رواقیون
رواقیون مدعی بودند که «طبیعت بزرگترین هنرمند است» و به گفته سیسرو «هیچ چیز بهتر و زیباتر از جهان نیست».

زیباشناسی در نوشتههای شکگرایان (قسمت اول)
شکاکان معتقد بودند که شعر نفع اندکی دارد و حتی زیانبار است، زیرا داستانهایش ذهن را آشفته میسازد.

زیباشناسی در نوشتههای شکگرایان (قسمت دوم)
سکستوس میگفت اگر اصوات موجود نباشند، موسیقی نیز وجود نخواهد داشت و در واقع، هیچ صوتی وجود ندارد.

دیدگاه رواقیون درباره شعر
در تفسیر رواقیون، وظیفه شعر از وظیفه دانش اصلا متفاوت نیست، چنین نگرشی را یونانیان باستان نیز اتخاذ کرده بودند.

آثار رواقیون درباره زیباشناسی
آگاهی و دانش ما از مطالب زیباشناختی پانایتیوس و پوسیدونیوس رهبران مکتب رواقی میانه، جسته و گریخته است، اما این مسئله نشان میدهد که علاقه آنها به زیباشناسی گستردهتر از علاقه فلاسفه رواقی بوده است.