The current route :
سایر اشعار عاشورایی
به پاس گلویت
نیزارها مینوازند، محزون به پاس گلویت عمری است لب تر نکرده است هامون به پاس گلویت زخمی نشسته است شاید، مردی شکسته است شاید باید که ماتم بگیرد، مجنون به پاس گلویت
سایر اشعار عاشورایی
بوسه خیزران
روی خاک افتاد خورشیدم، جهان را تب گرفت عالمی را نالههای ممتدد یارب گرفت آبها آتش گرفتند آسمان بی تاب شد لالهها پرپر شدند و غنچهها را تب گرفت ای فدای اون لب خونین که چون خیزران جای خواهر، جای مادر بوسه...
سایر اشعار عاشورایی
بغض گلو
امشب که میآید، خدا اعجاز خواهد کرد جبریل هم، بال و پرش را باز خواهد کرد این لحظه ها را، ای خدا! رحمی به حالم کن زخمیترین بغض گلو، لب باز خواهد کرد
سایر اشعار عاشورایی
برگشتهام از کربلا
منکه برگشتهام از کرب و بلا هست در صحن دلم روضه به پا منکه بی یار و حبیب آمدهام به مدینه چه غریب آمدهام دیدهام داغ همه همسفران
سایر اشعار عاشورایی
برج بردباری
کجاست آخرین روز و شب شماری ما؟ چقدر طول کشیده است بی قراری ما دگر تحمل درد فراق ممکن نیست کجاست مرهم این زخم، زخم کاری ما؟ اگر چه زلزله یأس میوزد، اما
سایر اشعار عاشورایی
برای امام حسین
دیرگاهیست که اوضاع حیات آرام است! باد نسیان زده آن سوی فرات آرام است! دیرگاهیست که احوال زمین بد نشده است گویی از خواب زمین قافلهای رد نشده است قرن تن داده به دمسردی خاموشیها آسمان گم شده در گردِ فراموشیها
سایر اشعار عاشورایی
بانوی انتظار
بر صفحههای خالی تقویم : سارها (یعنی دوباره شکل گرفته بهارها) از صخرههای روشن، از شانههای ماه وقتی که آمدند فرود آبشارها
سایر اشعار عاشورایی
بانو...مباد
بانوترین! مبادا که تنها گذاریام در ازدحام شهر به خود واگذاریام جاری است جای پای حضورت، ولی مباد چشم انتظار مژدۀ شنها گذاریام میترسم از تزاحم بتهای ناگزیر
سایر اشعار عاشورایی
بال خیمه
پردۀ خیمه را نزن بالا... من برای رباب میترسم لرزه بر کائنات افتاده، من از این اضطراب میترسم من چهام میشود خداوندا... زانوانم چرا چنین سستاند من دل شیر داشتم حالا، از سوال از جواب میترسم
سایر اشعار عاشورایی
باغ، سرمست و رها سرو و صنوبر در باد
باغ، سرمست و رها سرو و صنوبر در باد ای خوشا رقص درختان تناور در باد ای خوشا رقص جنون، هلهله درآتش و خون پیرهن چاک و غزل خوان و شناور در باد