The current route :

تجسم اعمال
تجسم اَعمال، در لغت به معني پيکرپذيري کردارهاست. تجسم اَعمال - که از آن به تجسم اعتقاد و تجسم احوال نيز ميتوان تعبير کرد - اصطلاحي ديني - کلامي و نيز اصطلاحي فلسفي در حکمت متعاليهي ملاصدراست و مراد از...

تجسس
تجسّس، خبر پرسیدن، خبر خواستن، و جستجو کردن از بدیهای پنهانی را گویند، تحسس نیز به همین معنی است با این تفاوت که تجسس بیشتر در بدی باشد، در حدیث است: «تَحَسَّسوُا وَلاتَجَسَّسوُا» یعنی: بگیرید آنچه را...

تجری
تجرّی، اصطلاح علم اصول فقه، و در موردی استعمال میشود که مکلف به حکمی قطع و یقین پیدا کرده است، ولی از عمل کردن به آن حکم سرباز میزند، ولی بعداً معلوم میشود که قطعی انگاشتن آن حکم اشتباه بوده است، و...

تجارت
تجارت، مصدر ثلاثی مجرد و به صورت تَجَرَ، یَتجِرُ، تَجَراً و تجارةً و ثلاثی مزید آن به صورت تاجَرَ، یا اَتْجَرَ یا اِتَّجَرَ نیز استعمال شده است. تجارت به معنی خرید و فروش به منظور جلب سود و یا بمعنی کالائی...

التثویب
تثویب در فقه و در باب اذان و اقامه به معنای گفتن «الصَّلوةُ خَیرٌ مِنَ النُّوم» در اذان و اقامه و یا بین آن دو است، و در عین حال کیفیتهای گوناگونی برای تثویب ذکر شده است: 1) محمد بن حسن در کتاب جامع الصغیر...

تبصرةالمتعلمین
تبصرةالمتعلمین، کتابی فقهی به زبان عربی، نوشتهی علامهی حلی (م 726 ق). کتابی است کامل در احکام علمی و فروع فقهی شیعی دارای هجده کتاب از کتاب نماز تا دیات و قصاص که از دیرباز مورد توجه فقیهان و دانشمندان...

تبادر
تبادر، از نظر لغت، ثلاثی مزید و مصدر باب تفاعل است، از ریشهی بدر، به معنای شتاب کردن، عجله کردن و پیشی گرفتن (= سبقت)، «تبادر القوم: اسرعوا» (لسان العرب؛ المنجد، مادهی بدر). در اصطلاح علم اصول فقه، تبادر...

تأخیر بیان از وقت حاجت
تأخیر بیان از وقت حاجت، اصطلاح اصولی؛ بیان در موارد گوناگونی استعمال میشود از آن جمله: در مورد مبیّن که بیان کنندهی مجمل است، و در مورد مخصّص یا تخصیص که عهده دار بیان عام است، و در مورد مقیّد (به کسر)...

تابعین
تابعین، جمع تابع و تابعی به معنی پیرو است. در اصطلاح علم درایه و رجال کسانی را گویند که خود پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را دیدار نکرده باشند ولی اصحاب آن حضرت را در حال اسلام درک نمودهاند. بعضی...

شبهاتی پیرامون بعثت و پیغمبری (2)
از سوی ملحدان شبهه شده که: اگر خدای همه جهانیان واحد است، چرا باید این خدا پیام خویش را نه از طریق یک پیغمبر، بلکه از طریق 124/000 پیغمبر بفرستد؟