The current route :
#تاریخ انقلاب اسلامی در راسخون
#تاریخ انقلاب اسلامی در مقالات
#تاریخ انقلاب اسلامی در فیلم و صوت
#تاریخ انقلاب اسلامی پرسش و پاسخ
#تاریخ انقلاب اسلامی در مشاوره
#تاریخ انقلاب اسلامی در خبر
#تاریخ انقلاب اسلامی در سبک زندگی
#تاریخ انقلاب اسلامی در مشاهیر
#تاریخ انقلاب اسلامی در احادیث
#تاریخ انقلاب اسلامی در ویژه نامه

حلاوت قرآن (3)
یک بار که علی از جبهه برگشت متوجّه شدم که یک قرآن جدید در ساکش هست. از او سؤال کردم مگر قرآن شما در جبهه عوض شده است. او خندید و گفت: «این جریانی دارد، یک روز که با بچّه ها در سنگر نشسته بودیم پیشنهاد...

در پناه قرآن (3)
نزدیک اذان ظهر بود. یکی از بچه ها در سنگر قرآن می خواند. وارد سنگر شد، گفت: بلند شو می خواهم قرآن بخوانم. آن جا تنها جای مناسب سنگر بود که می شد قرآن خواند، اصرار کرد و آخر دستش را گرفت و بلندش کرد. کتاب...

انس با قرآن (3)
صدایش را می شنیدم. همان طور که قرآن می خواند به آیات مربوط به وعده ی خدا برای مؤمنین رسید. صدا زد: «عیال بیا این جا، بیا این آیه را بخوان! یعنی می شود من هم به آن جا برسم؟ بهشت خدا، خدایا یعنی من هم لیاقت...

شهدا و قرآن (2)
برای گذراندن دوره ی عالی آموزش خلبانی هواپیماهای شکاری به آمریکا اعزام شده بودم. هر روز صبح قبل از این که محل اقامتم را ترک کنم قرآن تلاوت می کردم. یک روز زنی مسیحی که سن و سالی از او گذشته بود به صوت...

مونس همیشگی (2)
حبیب الله برای گذراندن یک دوره ی آموزش چریکی به همراه عدّه ای از دوستانش و زیر نظر دکتر چمران از فرانسه به لبنان رفت تا در یکی از اردوگاه های سازمان «الفتح» فلسطین - جایی نزدیک مرز لبنان و سوریه - 45 روز...

قصّه ی قوم یأجوج و مأجوج
آغاز جلسات قرائت، پس از بسم الله، داستانی از قرآن است. همیشه به بچّه ها می گوید: - من با این قصه ها بزرگ شده ام، زندگی کرده ام و همیشه آن ها را در صندوقچه ی قلبم نگهداری می کنم.

منبع فیض (2)
شهید سید حسین فاضل الحسینی سید حسین گوشه ی چشمش را که از اشک خیس شده بود، پاک کرد و زیر لب گفت: - خدا رحمت کند مادر بزرگ را...

غرق در قرآن (2)
از نوجوانی عشق وافری به قرآن کریم داشت و هر کجا بود ذکر حق تعالی بر زبانش جاری می شد. خصوصاً این آیه ی شریفه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ* أُوّلئِکَ الْمُقَرَّبُونَ...» را زیاد می خواند. شهید والامقام...

حلاوت قرآن (2)
حاج یونس برای این که مرا نیز با حال و هوای جنگ آشنا کند، مرا به مناطق جنگی برد. هنوز بچه نداشتیم که همراه او به اهواز رفتم. او از اینکه من در منطقه ی جنگی وقتم را با قرائت قرآن یا حفظ دعا بگذرانم، بسیار...

انس با قرآن (2)
صوت قشنگ علی را فراموش نمی کنم. پیش از آن که وارد خانه شود، قرآن تلاوت می کرد. وقتی صدایش را می شنیدم، از پله ها پایین می رفتم و در را به رویش باز می کردم. بعد از هر نماز قرآن می خواند. صدایش دم صبح شنیدنی...